صدور «قطرهچکانی» ویزا؛ سایه جنگ بر سفر ایرانیان
پس از گذشت چند هفته از پایان درگیریهای مسلحانه اخیر میان اسرائیل و ایران، که به «جنگ ۱۲روزه» در افکار عمومی مشهور شد، فعالیت سفارتخانههای خارجی در پایتخت ایران، تهران، همچنان به حالت عادی و پیش از بحران بازنگشته است. این وضعیت بهخصوص در بخش کنسولی سفارتخانهها که مسئولیت صدور ویزا و ارائه خدمات شهروندی را بر عهده دارند، به یک چالش بزرگ و فراگیر برای هزاران شهروند ایرانی تبدیل شده است. محدودیتهای اعمالشده بر روند صدور ویزا، ابعاد گستردهای از زندگی متقاضیان را تحتالشعاع قرار داده و موجی از بلاتکلیفی، اضطراب و نگرانی را در میان اقشار مختلف جامعه، از جمله دانشجویان، ورزشکاران حرفهای، تجار و گردشگران، به وجود آورده است.
امید محمد علیخان، یکی از اعضای برجسته انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی ایران، در گفتوگویی تفصیلی با خبرگزاری ایسنا، وضعیت کنونی را با واژه تأملبرانگیز «قطرهچکانی» توصیف کرده است؛ تعبیری که به روشنی میزان ناچیز و غیرقابل پیشبینی صدور ویزا برای شهروندان ایرانی را به تصویر میکشد. وی همچنین به معضل بسیار نگرانکننده بلاتکلیف ماندن هزاران فقره گذرنامه در دست سفارتخانهها در طول دوره تعطیلی یا کاهش فعالیت آنها اشاره کرد، که این خود بر پیچیدگی و وخامت اوضاع کنونی افزوده است. این گذرنامهها، که سرمایه هویت و امکان سفر برای افراد هستند، بدون پاسخگویی شفاف در اختیار سفارتخانهها باقی ماندهاند و مالکان آنها در بیخبری مطلق به سر میبرند.
این شرایط نامساعد، نهتنها برنامههای سفر کوتاهمدت و تفریحی افراد را برهم زده، بلکه بر آینده تحصیلی طولانیمدت، فرصتهای شغلی و حرفهای و حتی برنامههای درمانی ضروری بسیاری از ایرانیان تأثیر منفی جبرانناپذیری گذاشته است. دانشجویانی که برای ادامه تحصیل در دانشگاههای معتبر خارج از کشور پذیرش قطعی گرفتهاند و میبایست در موعد مقرر خود را به مقصد برسانند، ورزشکارانی که برای شرکت در رویدادها و مسابقات بینالمللی مهم برنامهریزی کردهاند و تجاری که برای مذاکرات و توسعه کسبوکار خود نیاز به سفرهای خارجی فوری دارند، همگی با موانع جدی و غیرقابل پیشبینی مواجه شدهاند. این محدودیتها عملاً به سدی بلند بر سر راه تبادلات فرهنگی، علمی، اقتصادی و حتی بشردوستانه ایران با سایر کشورهای جهان تبدیل شده است.
بلاتکلیفی هزاران پرونده ویزا و عواقب آن
علیخان در ادامه سخنان خود، با ابراز نگرانی عمیق از وضعیت موجود، یادآور شد که در زمان اوج تعطیلی یا کاهش چشمگیر فعالیت سفارتخانهها, تعداد قابل توجهی از گذرنامهها، تخمین زده میشود حدود سه تا چهار هزار مورد، در اختیار نمایندگیهای دیپلماتیک خارجی باقی مانده بود. این مسئله، علاوه بر نگرانیهای امنیتی در خصوص اسناد هویتی ارزشمند شهروندان، باعث شده است تا متقاضیان برای دریافت هرگونه پاسخ روشن درباره وضعیت گذرنامههای خود، با دشواریهای بیشماری روبرو شوند. عدم ارائه زمانبندی مشخص برای بازگشت به فعالیت عادی، نبود شفافیت در مورد سرنوشت پروندههای موجود و عدم پاسخگویی مناسب، فشار روانی و مالی بیاندازهای را بر دوش متقاضیان و دفاتر خدمات مسافرتی تحمیل کرده است.
آمار نگرانکننده ارائه شده توسط علیخان، تنها نوک کوه یخ بحران موجود است. در شرایط عادی، سالانه به طور میانگین بیش از سه هزار درخواست ویزا تنها در سفارتخانههای کشورهای اروپایی و مقاصد پرطرفدار، به ثبت میرسد. با در نظر گرفتن این معیار، میتوان تخمین زد که در حال حاضر، تعداد شهروندان ایرانی که به دلیل این محدودیتها در وضعیت بلاتکلیفی کامل به سر میبرند، به مراتب بیش از ۴۰ هزار نفر است. این رقم نجومی، به وضوح مقیاس و عمق بیسابقه بحران فعلی را نشان میدهد و عواقب گسترده آن را بر زندگی شخصی و حرفهای افراد هویدا میسازد.
این تعداد بالای متقاضیان سرگردان، فشار مضاعفی را بر سیستم کنسولی سفارتخانهها وارد میآورد، حتی اگر آنها با ظرفیت کامل و بدون هیچ محدودیتی کار کنند. اما با توجه به اینکه بسیاری از این نمایندگیها هنوز نیمهفعال هستند و برخی نیز به طور کامل خدمات ویزای توریستی را متوقف کردهاند، انتظار میرود که این وضعیت بلاتکلیفی برای مدت زمان به مراتب طولانیتری ادامه پیدا کند. این شرایط نه تنها به شهروندان ایرانی آسیبهای جدی وارد میسازد، بلکه اعتبار و کارایی سیستم دیپلماتیک و کنسولی کشورهای خارجی را نیز در نگاه افکار عمومی زیر سوال میبرد و میتواند به کاهش اعتماد بینالمللی منجر شود.
سفارتخانههایی با درهای نیمهباز و کاملاً بسته
در حال حاضر، رویکرد و وضعیت فعالیت سفارتخانههای مختلف در تهران، کاملاً یکسان نیست و تفاوتهای فاحشی میان آنها وجود دارد. برخی از سفارتخانههای اروپایی که همواره مقاصد پرطرفداری برای مسافران ایرانی، اعم از گردشگران، دانشجویان و تجار، بودهاند، مانند فرانسه، آلمان، سوئیس و اسپانیا، تنها با ظرفیت بسیار محدود و صرفاً برای رسیدگی به موارد فوقالعاده ضروری و خاص فعالیت میکنند. نکته حائز اهمیتتر و تأسفبارتر این است که صدور هرگونه ویزای توریستی در این سفارتخانهها به طور کامل متوقف شده است، که به معنای پایان آرزوها و برنامههای سفر تفریحی برای هزاران گردشگر و خانواده ایرانی در آینده نزدیک است.
وضعیت در مورد برخی سفارتخانههای دیگر حتی به مراتب بغرنجتر و ناامیدکنندهتر است. سفارتخانههایی نظیر آفریقای جنوبی و برزیل، که برای مقاصد خاص، دانشجویان تبادلی، یا تجار فعال در زمینههای مشخص از اهمیت بالایی برخوردارند، هنوز به طور رسمی بازگشایی نشدهاند و بخش کنسولی آنها کاملاً غیرفعال و بدون پاسخگویی است. این امر به این معناست که متقاضیان سفر به این کشورها، هیچ راه و مجرایی برای پیگیری درخواستهای ویزای خود ندارند و باید در انتظار بازگشایی کامل و نامعلوم این نمایندگیها بمانند. این توقف کامل خدمات، برنامههای بلندمدت زندگی و کسبوکار افراد را به شدت تحت تأثیر قرار داده است.
در میان این انبوه اخبار ناامیدکننده، تنها کورسوی امیدی که فعلاً به چشم میخورد، به وعده سفارت ژاپن مربوط میشود که قول داده است تا چند روز آینده فعالیت خود را به طور مجدد از سر بگیرد. با این حال، هنوز هیچ گونه جزئیات رسمی و مشخصی در مورد اینکه آیا این بازگشایی شامل صدور تمامی انواع ویزاها خواهد شد یا خیر، منتشر نشده است. این وضعیت نامعلوم و نبود اطلاعات کافی، برنامهریزی برای هرگونه سفر خارجی را با چالشهای جدی و غیرقابل پیشبینی مواجه میکند و موجب میشود که افراد نتوانند با اطمینان خاطر، برای آینده خود تصمیمات قاطع بگیرند. این شرایط بحرانی، بیش از هر زمان دیگری ضرورت پیگیریهای دیپلماتیک مؤثر و تلاشهای جمعی برای بهبود روابط بینالمللی و رفع موانع موجود را آشکار میسازد.
بحران مالی بیسابقه و وعدههای بیسرانجام در صنعت گردشگری
مشکلات و بحرانهای ناشی از محدودیتهای شدید ویزا، تنها به متقاضیان مستقیم سفر ختم نمیشود، بلکه این وضعیت دامنگیر کل صنعت گردشگری ایران نیز شده و آن را با یک بحران مالی بیسابقه و فلجکننده دست و پنجه نرم میکند. هزاران سفر خارجی که پیش از آغاز «جنگ ۱۲روزه» توسط شهروندان ایرانی رزرو و هزینههای آن پرداخت شده بود، به دلیل لغو گسترده پروازها و عدم صدور ویزا، به ناچار لغو شدهاند. متأسفانه، بخش عظیمی از مسافران، مبالغ قابل توجهی را از قبل برای خرید بلیت هواپیما و بستههای اقامتی خود پرداخت کرده بودند، اما اکنون در شرایطی قرار دارند که امکان بازپرداخت این مبالغ از سوی آژانسها و شرکتهای خارجی وجود ندارد.
امید محمد علیخان، عضو برجسته انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی ایران، با تأکید مجدد بر وخامت این موضوع، وضعیت را از جنبه مالی بسیار پیچیده و بغرنج توصیف میکند. وی در سخنان خود تصریح کرده است که «آژانسها خود پولی در اختیار ندارند تا به مسافران بازگردانند و متقابلاً ایرلاینها و هتلهای خارجی نیز به هیچ عنوان حاضر به استرداد وجه پرداختی نیستند. در واقع، بار این مشکل و توپ این بحران به طور کامل به زمین آژانسهای مسافرتی ایرانی افتاده است.» این اظهارات به وضوح نشان میدهد که دفاتر خدمات مسافرتی، که در زنجیره تأمین سفر تنها نقش واسطه را ایفا میکنند، اکنون در کانون این بحران مالی گرفتار شدهاند و متحمل ضررهای سنگینی میشوند. آنها نه میتوانند پول مسافران را مسترد کنند و نه قادر به پس گرفتن آن از طرفهای خارجی هستند که عملاً آنها را در یک بنبست مالی قرار داده است.
در این میان، بیشتر هتلها و شرکتهای هواپیمایی خارجی در برابر درخواستهای مکرر آژانسها برای بازپرداخت وجه، مقاومت سرسختانهای نشان دادهاند. آنها در عوض، تنها وعده دادهاند که در صورت بازگشت شرایط به حالت عادی، مبلغ پرداختی مسافران ایرانی به عنوان یک اعتبار قابل استفاده برای سفرهای آتی آنها محفوظ خواهد ماند. این راهکار، اگرچه در ظاهر میتواند بخشی از ضرر را جبران کند، اما با توجه به عدم قطعیت مطلق در زمان بازگشت شرایط عادی، ناپایداری اوضاع منطقه و نامشخص بودن حجم و زمان صدور ویزا در آینده، عملاً یک راهکار مؤثر و فوری برای حل مشکل مسافران نیست. این وضعیت موجب رکود عمیق و بیسابقه در بازار سفرهای خارجی شده و آینده تمامی کسبوکارهای مرتبط با صنعت گردشگری را در هالهای از ابهام و تهدید فرو برده است. این ضربه اقتصادی، پیامدهای بلندمدتی برای فعالان این حوزه به همراه خواهد داشت.
تصویری از یک خبر مرتبط با خسارات جنگ بر گردشگری:
تهدید گردشگری ورودی و چشمانداز آینده صنعت سفر
علاوه بر آسیبهای جدی و فراگیر به بخش گردشگری خروجی کشور، امید محمد علیخان، کارشناس و فعال حوزه گردشگری، به طور جدی نسبت به چشمانداز گردشگری ورودی به ایران نیز ابراز نگرانی کرده است. او در اظهارات خود تأکید میکند که در طول سال ۲۰۲۴ میلادی، برنامهریزیها و تبلیغات گستردهای برای جذب هرچه بیشتر گردشگران خارجی به ایران صورت گرفته بود و انتظار میرفت که این سال، یک دوره پررونق و موفقیتآمیز در این حوزه باشد. اما وضعیت فعلی امنیت منطقهای و بلاتکلیفیهای ناشی از پسلرزههای جنگ اخیر، این چشمانداز روشن را با تهدیدی بسیار جدی و بنیادین روبهرو کرده است و میتواند کلیه تلاشهای صورت گرفته را تحتالشعاع قرار دهد.
این فضای ناامنی و عدم قطعیت در منطقه، به طور طبیعی و غیرقابل اجتناب، تمایل گردشگران خارجی را برای سفر به ایران به شدت کاهش میدهد. صنعت گردشگری، بیش از هر صنعت دیگری، به وجود ثبات، آرامش و یک فضای امن نیاز مبرم دارد تا بتواند رشد کرده و رونق یابد. با وجود جاذبههای بیشمار تاریخی، فرهنگی، هنری و طبیعی منحصربهفرد ایران که هر سال هزاران گردشگر را جذب میکند، اگر فضای عمومی کشور یا منطقه از نظر امنیت نامطمئن تلقی شود، یا اگر روند ورود به کشور با دشواریها و موانع غیرقابل پیشبینی همراه باشد، جذب گردشگر خارجی به شدت دشوار و حتی غیرممکن خواهد بود. این موضوع میتواند به ضرر اقتصادی قابل توجهی برای کشور منجر شود.
این وضعیت نه تنها به اقتصاد ملی کشور لطمههای جبرانناپذیری وارد میسازد، بلکه بر چهره بینالمللی و جایگاه ایران در عرصه جهانی نیز تأثیر منفی و نامطلوبی میگذارد. راهکار عملی و مؤثر برای عبور از این بحران پیچیده، نیازمند تلاشهای گسترده، هماهنگ و چندجانبه در سطوح دیپلماتیک، امنیتی و اقتصادی است. این تلاشها باید با هدف بازگرداندن اعتماد به شهروندان ایرانی برای سفرهای خارجی و نیز جلب اطمینان خاطر گردشگران خارجی برای انتخاب ایران به عنوان مقصد سفر خود صورت گیرد. بازگشت به شرایط عادی دیپلماتیک و تسهیل رفتوآمد افراد، گامی اساسی و ضروری در جهت بهبود وضعیت موجود و بازسازی و رونق مجدد صنعت گردشگری ایران در کوتاهمدت و بلندمدت خواهد بود. همکاریهای منطقهای و بینالمللی در این زمینه میتواند بسیار راهگشا باشد.
منبع: Zoomit