در دنیای امروز که گرمایش جهانی به یکی از چالشهای اصلی بشر تبدیل شده است، تلاشها برای یافتن راهکارهای نوآورانه و گاه بحثبرانگیز برای مقابله با این بحران افزایش یافته است. در همین راستا، گروهی از پژوهشگران در کالیفرنیا اخیراً با انجام یک آزمایش جنجالی بر روی یک ناو هواپیمابر بازنشسته، توجه بسیاری را به خود جلب کردند. این آزمایش که هدف اعلام شده آن، «تغییر اتمسفر و جلوگیری از تابش خورشید به زمین» بود، به دلیل پنهانکاری و عدم شفافیت در مورد مقصود واقعی آن، با انتقادات گستردهای مواجه شد و تنها ۲۰ دقیقه پس از آغاز، با ممانعت مقامات محلی متوقف گشت.
هدف ظاهری این محققان، آزمایش دستگاهی برای تولید ابر بود. اما، همانطور که نشریه پولیتیکو گزارش داد، در پشت پرده این پروژه، برنامهریزی برای مطالعهای به مراتب بزرگتر و بالقوه پرخطرتر جریان داشت. این تیم تحقیقاتی در صدد آزمایش تجهیزاتی بودند که با اسپری کردن آب شور به هوا، میتوانستند به شکل موثری میزان تابش نور خورشید به زمین را کاهش دهند. این اقدام، که به عنوان «مدیریت تابش خورشیدی» (Solar Radiation Management – SRM) شناخته میشود، یکی از روشهای مهندسی زمین (Geoengineering) است که به منظور کاهش دما و مقابله با اثرات گرمایش جهانی پیشنهاد شده است.
نحوه انجام این آزمایش و پنهانکاری پیرامون آن، پرسشهای جدی را در مورد اخلاقیات پژوهشهای علمی در زمینه تغییرات اقلیمی و نیاز به شفافیت عمومی مطرح کرده است. این واقعه بار دیگر نشان داد که هرگونه تلاش برای دستکاری در سیستمهای طبیعی زمین، باید با دقت فراوان، نظارت بینالمللی و آگاهی کامل عمومی همراه باشد تا از بروز خطرات ناشناخته و پیامدهای غیرقابل پیشبینی جلوگیری شود.
مهندسی زمین و مدیریت تابش خورشیدی: راهکارهای بحثبرانگیز برای مقابله با تغییرات اقلیمی
مفهوم مهندسی زمین (Geoengineering) به مجموعهای از فناوریهای مقیاس بزرگ اشاره دارد که برای دستکاری عمدی سیستم آبوهوای زمین به منظور مقابله با تغییرات اقلیمی به کار گرفته میشوند. این روشها به دو دسته اصلی تقسیم میشوند: حذف دیاکسید کربن از جو (Carbon Dioxide Removal – CDR) و مدیریت تابش خورشیدی (Solar Radiation Management – SRM). در حالی که CDR بر کاهش غلظت گازهای گلخانهای در بلندمدت تمرکز دارد، SRM به دنبال کاهش میزان انرژی خورشیدی ورودی به زمین است تا به سرعت دمای کره زمین را پایین بیاورد.
تکنیکهای SRM متنوعی وجود دارد که هر یک مزایا و معایب خاص خود را دارند. از جمله این روشها میتوان به تزریق ذرات معلق به استراتوسفر برای بازتاب نور خورشید، روشنتر کردن ابرها با اسپری کردن ذرات نمک (مانند آنچه در آزمایش کالیفرنیا اتفاق افتاد) و یا استفاده از آینههای بزرگ در فضا اشاره کرد. هدف اصلی همه این روشها، بازتاب بخش کوچکی از نور خورشید به فضا و در نتیجه کاهش دمای سطح زمین است. اما نگرانیهای عمدهای در مورد اثرات جانبی، پیامدهای پیشبینی نشده و عدم قطعیتهای علمی پیرامون این روشها وجود دارد.
علیرغم پتانسیل SRM برای خنک کردن سریع سیاره، این روشها به عنوان یک “راه حل موقت” یا “تسکیندهنده علائم” در نظر گرفته میشوند و جایگزینی برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای نیستند. بسیاری از دانشمندان و سیاستگذاران بر این باورند که تمرکز اصلی باید بر روی کاهش انتشار گازهای گلخانهای و گذار به انرژیهای پاک باشد. همچنین، موضوع حاکمیت و تصمیمگیری در مورد اجرای این پروژهها، به دلیل ماهیت فرامرزی و پیامدهای جهانی آنها، بسیار پیچیده و محل مناقشه است.
برخی از دانشمندان معتقدند که با توجه به سرعت گرمایش جهانی و ناتوانی جامعه بینالمللی در کاهش موثر انتشار گازهای گلخانهای، پژوهش در زمینه SRM ضروری است تا در صورت لزوم، گزینههایی برای جلوگیری از فاجعههای اقلیمی در دسترس باشند. با این حال، همانطور که آزمایش کالیفرنیا نشان داد، چنین پژوهشهایی باید با حداکثر شفافیت و در چارچوب قوانین و مقررات بینالمللی انجام شوند تا از بروز بحرانهای اعتماد و پیامدهای ناخواسته سیاسی و اجتماعی جلوگیری شود.
جزئیات آزمایش جنجالی کالیفرنیا: تلاش برای ایجاد ابرها بر فراز اقیانوس
آزمایش مذکور در خلیج سانفرانسیسکو و با استفاده از یک ناو هواپیمابر بازنشسته انجام شد. تیم تحقیقاتی، که تحت هدایت دانشگاه واشنگتن فعالیت میکردند، قصد داشتند با پاشش ذرات بسیار ریز آب شور به درون جو، ابرهای دریایی را روشنتر کرده و قابلیت آنها را برای بازتاب نور خورشید افزایش دهند. این روش که به “روشنسازی ابرهای دریایی” (Marine Cloud Brightening – MCB) معروف است، یکی از رویکردهای SRM است که به دلیل پتانسیل نسبتاً کمتر برای تغییرات اقلیمی گسترده نسبت به سایر روشها، مورد توجه قرار گرفته است.

پولیتیکو فاش کرده است که اسنادی را مشاهده کرده که نشان میدهد این آزمایش چند میلیون دلاری، تحت حمایت مالی یک میلیاردر ناشناس قرار داشته است. این موضوع به نگرانیها در مورد نفوذ سرمایهداران خصوصی در پروژههای اقلیمی حساس و پتانسیل دور زدن نظارتهای دولتی و عمومی دامن زده است. پیش از این، طرحهای مشابهی برای روشنسازی ابرها در بریتانیا نیز توسط محققان مطرح شده بود که نشان از علاقه فزاینده به این نوع راهکارها در سطح جهانی دارد.
محدوده مورد نظر برای ایجاد ابر در این پروژه، بسیار وسیع و به وسعت پورتوریکو تخمین زده شده بود، هرچند که آزمایش واقعی تنها در مقیاس بسیار کوچکتر آغاز شد. تیم تحقیقاتی برای این آزمایش، بودجه فدرال نیز دریافت کرده بودند و امید داشتند که بتوانند از کشتیها و هواپیماهای دولتی برای مقیاسدهی به عملیات خود استفاده کنند. اما این امیدها با واکنش سریع و قاطع مقامات شهر آلامدا نقش بر آب شد؛ زیرا آنها مدعی شدند که هیچ اطلاعی از ماهیت واقعی این آزمایش و اهداف بزرگتر آن نداشتهاند.
واکنشها و نگرانیهای اخلاقی: سایه ابهام بر آزمایشهای دستکاری اقلیم
پس از توقف سریع این آزمایش، انتقادات شدیدی نسبت به عدم شفافیت و پنهانکاری پژوهشگران مطرح شد. بسیاری از منتقدان، این اقدام را نمونهای از “علم مخفی” دانستند که میتواند اعتماد عمومی به جامعه علمی را خدشهدار کند. با توجه به اینکه دخالت در آبوهوای سیاره میتواند پیامدهای گسترده و نامعلومی داشته باشد، شفافیت حداکثری و مشارکت عمومی در تصمیمگیریها از اهمیت حیاتی برخوردار است.
مسئولین دانشگاه واشنگتن در پاسخ به این انتقادات، سعی کردند تا اهمیت و بزرگی واقعی آزمایش را کماهمیت جلوه دهند. آنها تأکید کردند که هدف اصلی این مرحله از پروژه، صرفاً نشان دادن عملکرد ابزارهای ساخت ابر در شرایط واقعی بوده و نه تغییر اقلیم در مقیاس وسیع. همچنین، آنها به این نکته اشاره کردند که اعضای تیم پیشتر احتمال انجام چنین آزمایشهایی را در مقالات علمی خود مطرح کرده بودند، به این معنی که این ایده کاملاً محرمانه نبوده است. با این حال، این توضیحات نتوانستند به طور کامل از شدت انتقادات بکاهند، زیرا عدم ارتباط شفاف و کافی با مقامات محلی و عموم مردم، همچنان به عنوان یک نقطه ضعف اساسی مطرح بود.
این رویداد، بحثهای گستردهای را در مورد حکمرانی مهندسی زمین و نیاز به یک چارچوب قانونی و اخلاقی جامع برای چنین پروژههایی برانگیخت. فعالان محیط زیست و کارشناسان اخلاق علمی، بر لزوم ایجاد پروتکلهای روشن برای اطلاعرسانی، مشاوره با ذینفعان محلی و جهانی، و ارزیابی دقیق ریسکها قبل از انجام هرگونه آزمایش دستکاری اقلیمی تأکید کردند. این حادثه همچنین هشداری بود در مورد گسترش نظریههای توطئه که میتواند در فضای عدم شفافیت رشد کند و مانع از بحثهای سازنده و مبتنی بر شواهد علمی شود.
مزایا و معایب مدیریت تابش خورشیدی: تیغ دو لبه علم و محیط زیست
مدیریت تابش خورشیدی (SRM) به عنوان یک ابزار بالقوه برای کاهش سریع دمای زمین، در شرایطی که بحران اقلیمی به سرعت در حال تشدید است، مورد توجه قرار گرفته است. حامیان این روشها استدلال میکنند که SRM میتواند زمان ارزشمندی را برای جوامع فراهم کند تا به تدریج انتشار گازهای گلخانهای را کاهش داده و به سمت اقتصادهای کم کربن حرکت کنند. در سناریوهای اضطراری، SRM ممکن است به عنوان آخرین راه حل برای جلوگیری از نقاط عطف اقلیمی فاجعهبار (مانند ذوب شدن سریع یخچالهای طبیعی یا فروپاشی اکوسیستمهای حیاتی) در نظر گرفته شود.
با این حال، نگرانیهای جدی در مورد معایب و خطرات SRM وجود دارد. یکی از مهمترین آنها، عدم قطعیتهای علمی در مورد پیامدهای منطقهای و جهانی این روشها است. به عنوان مثال، تغییر الگوهای بارندگی، تاثیر بر کشاورزی در مناطق مختلف، و افزایش اسیدی شدن اقیانوسها از جمله نگرانیهایی هستند که ممکن است حتی با کاهش دما به وجود آیند. همچنین، مفهوم “شوک خاتمه” (termination shock) یک ریسک عمده است؛ اگر SRM به طور ناگهانی متوقف شود، دمای زمین میتواند به سرعت به سطوح قبل از مهندسی بازگردد و حتی از آن فراتر رود، که این امر میتواند منجر به تغییرات شدید و مخرب اقلیمی شود.
علاوه بر این، SRM به مشکلات ریشهای تغییرات اقلیمی، یعنی افزایش غلظت گازهای گلخانهای در جو، نمیپردازد. این روش تنها یک “پوشش” برای علائم است و نه درمانی برای بیماری اصلی. اتکا بیش از حد به SRM ممکن است انگیزه برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای را کم کند، پدیدهای که به عنوان “خطر اخلاقی” (moral hazard) شناخته میشود. در نهایت، مسائل حکمرانی بینالمللی نیز بسیار پیچیده هستند؛ چه کسی تصمیم میگیرد که SRM انجام شود؟ چه کسی مسئول پیامدهای آن خواهد بود؟ و چگونه میتوان از دستیابی به اجماع جهانی در مورد چنین پروژههایی اطمینان حاصل کرد؟ اینها پرسشهایی هستند که پاسخ دادن به آنها دشوار است.
ضرورت شفافیت و نظارت بینالمللی: جلوگیری از آزمایشهای پنهانی
تجربه آزمایش کالیفرنیا، درسهای مهمی در مورد ضرورت شفافیت و نظارت در حوزه مهندسی زمین ارائه میدهد. انجام پروژههایی با پتانسیل تغییرات آبوهوایی در مقیاس وسیع، حتی اگر در مراحل اولیه و آزمایشی باشند، مستلزم یک رویکرد کاملاً باز و فراگیر است. عدم اطلاعرسانی به مقامات محلی و عمومی، نه تنها به عدم اعتماد دامن میزند، بلکه میتواند به مقاومت گستردهتر در برابر پژوهشهای ضروری در این زمینه منجر شود.
برای جلوگیری از تکرار چنین حوادثی، نیاز مبرمی به توسعه چارچوبهای حکمرانی بینالمللی وجود دارد که شامل ارزیابی ریسکهای جامع، مشارکت عمومی، و پروتکلهای شفاف برای تصمیمگیری و نظارت باشد. این چارچوبها باید به گونهای طراحی شوند که امکان پیشرفت تحقیقات علمی را فراهم آورند، در عین حال که از پیامدهای ناخواسته و اقدامات پنهانی جلوگیری میکنند. همکاری بینالمللی و گفتگوی آزاد میان دانشمندان، سیاستگذاران، گروههای مدنی و عموم مردم، کلید ایجاد اعتماد و تضمین مسئولیتپذیری در این زمینه حساس است.
در نهایت، اگرچه فشار برای یافتن راهحلهای سریع برای بحران اقلیمی قابل درک است، اما عجله و پنهانکاری در انجام آزمایشهایی با این میزان پتانسیل تأثیرگذاری، میتواند بیشتر از آنکه مفید باشد، مضر باشد. آینده اقلیم زمین به تصمیمات جمعی و آگاهانه بستگی دارد که بر پایه شفافیت، ملاحظات اخلاقی و ارزیابی دقیق علمی استوار باشند.
منبع: پولیتیکو