در سالیان اخیر، دنیای رمزارزها در ایران با چالشهای بیشماری دست و پنجه نرم کرده است. از فقدان قوانین شفاف و متولی مشخص گرفته تا مواجهه با رویکردهای محدودکننده از سوی نهادهای اقتصادی، این حوزه همواره در هالهای از ابهام قرار داشته است. با این حال، در اتفاقی بیسابقه، مسئولان بازار سرمایه با ابراز تمایل به ورود به این عرصه، زمزمههای راهاندازی صندوقهای قابل معامله مبتنی بر رمزارز و توکنهای کالایی را مطرح کردهاند. این رویکرد جدید، سوالات متعددی را در میان فعالان این حوزه ایجاد کرده است: آیا این حرکت جدید فرصتی طلایی برای شکوفایی است یا صرفاً تکرار تجربیات گذشته که به از دست رفتن فرصتها منجر میشود؟
ورود نهادهای رسمی به حوزه رمزارز، از یک سو میتواند به این بازار نوپا مشروعیت و امنیت بیشتری ببخشد، اما از سوی دیگر، نگرانیهایی را در خصوص احتمال اعمال محدودیتهای مشابه بازار سرمایه سنتی و نادیده گرفتن ماهیت نوآورانه فناوری بلاکچین به وجود آورده است. این مقاله به بررسی دقیق دیدگاههای مختلف و پتانسیلهای این اقدام جدید میپردازد تا روشن کند آیا ایران در مسیر فرصتسازی قرار گرفته است یا در دام فرصتسوزی.
توسعه و رشد تکنولوژیهای نوین مالی، از جمله رمزارزها، نیازمند فضایی باز و پویا است که در آن نوآوری تشویق شده و نه محدود. در شرایط کنونی، که اقتصاد جهانی به سرعت در حال تطبیق با فناوریهای غیرمتمرکز است، هر گونه اقدام نسنجیده میتواند کشور را از قافله پیشرفت باز دارد. اهمیت این تصمیم نه تنها برای فعالان بازار رمزارز، بلکه برای آینده اقتصاد دیجیتال کشور حیاتی است.
وضعیت نامشخص رمزارزها در ایران
نبود یک چارچوب قانونی مشخص و متولی واحد برای رمزارزها در ایران، فضایی از بلاتکلیفی و ریسک را برای سرمایهگذاران و کسبوکارهای فعال در این حوزه ایجاد کرده است. صرافیهای رمزارز، که دروازه اصلی ورود مردم به این بازار محسوب میشوند، سالهاست بدون حمایت قانونی و با دغدغه تعطیلی یا فیلترینگ فعالیت میکنند. این عدم قطعیت، نه تنها مانع از رشد و توسعه این بازار شده، بلکه زمینهساز بروز کلاهبرداریها و سوءاستفادههایی نیز گردیده که اعتماد عمومی را به شدت خدشهدار کرده است.
در چنین فضایی، هرچند برخی نهادها مانند بانک مرکزی رویکرد سلبی در پیش گرفتهاند، اما توجه اخیر بورس کالا به رمزارزها، بارقهای از امید را برای قانونگذاری و ساماندهی این بازار روشن کرده است. با این حال، پرسش اساسی اینجاست که آیا این توجه، منجر به تدوین قوانینی مترقی و متناسب با ماهیت پویای رمزارزها خواهد شد یا صرفاً تلاش برای اعمال کنترلهای سنتی بر پدیدهای نوین است؟
تجربه نشان داده است که رویکردهای محدودکننده و بازدارنده در بلندمدت نتوانستهاند مانع از نفوذ فناوریهای جدید شوند، بلکه تنها منجر به هدایت فعالیتها به سمت بازارهای زیرزمینی و غیررسمی شدهاند که نظارتپذیری و امنیت کمتری دارند. بنابراین، برای بهرهبرداری از پتانسیلهای رمزارزها، نیاز به تغییر بنیادین در نگرش و سیاستگذاری احساس میشود.
گامهای نوین بورس کالا به سوی رمزارزها
در راستای ایجاد تحول در بازار سرمایه، بورس کالا در هفتههای اخیر از برنامههای نوآورانه خود برای ورود به حوزه بلاکچین و رمزارزها خبر داده است. «جواد جهرمی»، مدیرعامل بورس کالا، به صورت رسمی از راهاندازی بازار ابزارهای مالی مبتنی بر رمزداراییها و همچنین توکنهای با پشتوانه گواهی سپرده کالایی در سال جاری خبر داده است. این اعلام، نشانهای از تغییر رویکرد احتمالی در بالاترین سطوح نهادهای مالی کشور است که میتواند پیامدهای مهمی برای آینده رمزارزها در ایران داشته باشد.
«معین محمدیپور»، مدیر مطالعات اقتصادی و امور بینالملل بورس کالا نیز جزئیات بیشتری از این طرحها ارائه داده و معرفی صندوقهای قابل معامله مبتنی بر رمزارز (ETF) و راهاندازی توکن مبتنی بر کالا با پشتوانه زعفران را به عنوان دو محور اصلی فعالیتهای امسال بورس کالا در این زمینه عنوان کرده است. این اقدامات میتواند مسیر جدیدی را برای سرمایهگذاری در داراییهای دیجیتال و همچنین توکنیزه کردن داراییهای فیزیکی مانند طلا، پسته، سیمان و زعفران بگشاید و به آنها ویژگیهای یک دارایی دیجیتال را ببخشد.
ایجاد بستری امن، قانونمند و قابل اعتماد برای سرمایهگذاران، هدف اصلی این رویکرد جدید بورس کالا اعلام شده است. اگر این طرحها به درستی و با در نظر گرفتن ویژگیهای خاص بازار رمزارزها اجرا شوند، میتوانند نه تنها به شفافیت بیشتر کمک کنند، بلکه امکان دسترسی گستردهتر سرمایهگذاران به این داراییهای نوین را نیز فراهم آورند. این حرکت میتواند به جذب نقدینگیهای سرگردان و هدایت آنها به سمت یک بستر رسمی و نظارتشده منجر شود.
نگرانیهای فعالان بلاکچین: تکرار اشتباهات گذشته؟
در حالی که ورود نهادهای رسمی به حوزه رمزارزها از سوی برخی کارشناسان به عنوان یک گام مثبت تلقی میشود، اما فعالان و متخصصان این حوزه نگرانیهای جدی را مطرح میکنند. «سهند حمزهای»، مدیرعامل آبان تتر، در این باره هشدار میدهد که صرف راهاندازی صندوق کریپتویی در بورس، تضمینی برای کاهش هزینه معاملات، تسهیل فرآیندها یا ارتقای امنیت نیست. او تاکید میکند که ابزارهای موجود در بازار کریپتو سالهاست که این نیازها را به خوبی پاسخ دادهاند و در صورتی که ساختار اجرایی صندوقها با الگوهای سنتی و محدودکننده بازار سرمایه ایران طراحی شود، نتیجهای جز بیاثرسازی و کاهش جذابیت نخواهد داشت.
به گفته حمزهای، سیاستگذاریهای سازمان بورس عمدتاً محدودکننده بوده است؛ از اعمال دامنه نوسان گرفته تا تعیین ساعات معاملاتی محدود و مجوزدهی انحصاری به بازیگران خاص. وی معتقد است که اگر این نگاه به بازار کریپتو نیز تعمیم یابد، نه تنها منجر به نوآوری نخواهد شد، بلکه کارایی و جذابیت این ابزارها را به شدت کاهش میدهد. توکنیزه کردن کالاهای فیزیکی پتانسیل بالایی دارد، اما این پتانسیل تنها در صورتی محقق میشود که مدلهای عملیاتی آن با ماهیت ۲۴/۷ و بدون اصطکاک بازار رمزارزها همخوانی داشته باشد.
«صالح خواجه دلوئی»، مدیرعامل هیتوبیت و نایب رئیس کمیسیون رمز دارایی انجمن فینتک، نیز نگرانیهای مشابهی را ابراز میکند. او معتقد است که نبود متولی و قانونگذاری مشخص برای صرافیهای رمزارز، آسیبهای زیادی به مردم و کسبوکارها وارد کرده است. خواجه دلوئی اشاره میکند که هر طرح و برنامه جدید در این حوزه، بدون حل مشکلات زیرساختی و به رسمیت شناختن صرافیهای موجود، ایرادات اساسی خواهد داشت و حتی اگر موفقیتآمیز باشد، مقطعی و بدون چشمانداز بلندمدت خواهد بود. او تاکید دارد که اولین گام حمایتی از بازار رمزارزها، رفع چالشهای قانونی و به رسمیت شناختن صرافیها است.
جذابیت رمزارزها برای بازار سرمایه: فرصتی برای رونق
با وجود تمام نگرانیها، به نظر میرسد که مسئولان بورسی به جذابیت رمزارزها برای جذب سرمایهگذاران پی بردهاند. «محمد قاسمی»، مدیرعامل مزدکس، بر این باور است که اکنون بهترین فرصت برای راهاندازی صندوقهای رمزارزی مانند بیتکوین است. او توضیح میدهد که در شرایط نامساعد اقتصادی کنونی، تمایل به سرمایهگذاری در صندوقهای طلا یا درآمد ثابت افزایش یافته و همین داراییها را میتوان مبتنی بر توکنسازی عرضه کرد. مزیت اصلی این صندوقها، نقدشوندگی بالا حتی در شرایط بحرانی (مانند تعطیلی بورس در دوران جنگ) است که صندوقهای سنتی با آن مواجه نیستند.
قاسمی تاکید میکند که صندوقهای مبتنی بر توکن، با توجه به ماهیت غیرمتمرکز خود، محدودیتها و ریسکهای داخلی و بینالمللی کمتری دارند. قابلیت تسویه آنی و امکان معامله ۲۴ ساعته در هفت روز هفته، از جمله مزایایی است که این صندوقها را از ابزارهای مالی سنتی متمایز میکند. اتصال این صندوقها به پلتفرمهای مدیریت ثروت و بانکی نیز میتواند در جذب کاربران و ورود نقدینگی جدید به بازار سرمایه بسیار موثر باشد. این ویژگیها میتوانند بازار سرمایه را برای طیف وسیعتری از سرمایهگذاران جذابتر کنند.
او پیشبینی میکند که با راهاندازی توکن مبتنی بر زعفران، مردم میتوانند به صورت ۲۴/۷ و با تسویه آنی سرمایهگذاری کنند که این امر با استقبال گستردهای مواجه خواهد شد و معاملات در این بستر رونق خواهد گرفت. این مدل، در واقع یک پل ارتباطی بین بازارهای سنتی و نوآورانه ایجاد میکند که میتواند شکافهای موجود در سیستم مالی را پر کند و به جذب سرمایههای خرد و کلان کمک کند. این رویکرد میتواند به افزایش عمق بازار و بهبود کارایی آن منجر شود.
ضرورت بازنگری در رویکرد رگولاتوری
علیرغم پتانسیلهای فراوان، موفقیت طرحهای بورس کالا در گرو بازنگری اساسی در رویکرد رگولاتوری نسبت به رمزارزها است. محمد قاسمی و سایر کارشناسان معتقدند که سازمان بورس نباید بازار رمزارزها را با نگاه سنتی و محدودیتهای معمول خود از جمله دامنه نوسان، حجم مبنا، تمرکز احراز هویت صرفاً در سامانه سجام و یا ورود پول تنها از طریق ریال راهاندازی کند. این بازار نیازمند قوانین و ساختارهایی است که با ماهیت پویا و جهانی رمزارزها همخوانی داشته باشد و از انعطافپذیری لازم برای تطبیق با تحولات آینده برخوردار باشد.
چالش بزرگتر، بلاتکلیفی و عدم وجود یک موضع یکپارچه در میان نهادهای تصمیمگیر کشور است. بانک مرکزی، به عنوان یکی از مهمترین رگولاتورها، همچنان رویکردی سلبی و محدودکننده نسبت به رمزارزها دارد که عملاً بسیاری از فعالیتها را در این حوزه مسدود کرده است. این تشتت آرا و عدم هماهنگی، میتواند هرگونه ابتکار عملی را با ریسک بالای تداخل و شکست مواجه سازد. بنابراین، تا زمانی که یک سیاست کلان و هماهنگ در سطح ملی در قبال رمزارزها تدوین نشود، اجرای هر طرحی با چالشهای اساسی روبرو خواهد بود.
برای اینکه این حرکت بورس کالا به “فرصتسازی” واقعی تبدیل شود و نه “فرصتسوزی”، لازم است تا تمامی ذینفعان، از رگولاتورها گرفته تا فعالان بازار، با یکدیگر همکاری کرده و یک چارچوب جامع و آیندهنگر تدوین کنند. این چارچوب باید نه تنها امنیت سرمایهگذاران را تضمین کند، بلکه زمینه را برای نوآوری، رقابت سالم و رشد پایدار در اکوسیستم بلاکچین کشور فراهم آورد. تنها در سایه چنین رویکردی میتوان از تمامی مزایای رمزارزها در جهت توسعه اقتصادی بهرهمند شد و جایگاه ایران را در اقتصاد دیجیتال جهانی تقویت کرد.
در نهایت، آینده رمزارزها در بورس کالا به میزان توانایی نهادهای ناظر در پذیرش ماهیت نوین این داراییها و طراحی قوانینی بستگی دارد که همزمان با تأمین امنیت و شفافیت، مانع از نوآوری و پیشرفت نشوند. اگر بورس کالا بتواند از دام محدودیتهای سنتی رها شود و با نگاهی باز به استقبال این فناوری نوظهور برود، قطعاً شاهد فرصتهای بیشماری برای جذب سرمایه و رونق اقتصادی خواهیم بود. اما در صورت تداوم رویکردهای انقباضی، این گام نیز تنها به تکرار گذشته و از دست رفتن پتانسیلهای بینظیر رمزارزها منجر خواهد شد.