اینتل، یکی از نامهای پیشرو و تاریخی در صنعت نیمههادیها، با چالشی بیسابقه روبهرو شده است که میتواند مسیر آیندهی تولید تراشههای فوق پیشرفته را در ایالات متحده تغییر دهد. این شرکت، که روزگاری نمادی از نوآوری و رهبری فناوری بود، اخیراً هشداری جدی صادر کرده است: احتمال توقف توسعهی نسل بعدی تراشههای پیشرفتهی خود با نام 14A. این خبر نه تنها جامعهی فناوری، بلکه دولتمردان و استراتژیستهای اقتصادی را نیز نگران کرده است؛ چراکه پیامدهای آن میتواند بسیار فراتر از عملکرد یک شرکت واحد باشد و به طور مستقیم بر امنیت ملی و جایگاه اقتصادی آمریکا در جهان تأثیر بگذارد. اینتل در گزارشی که به نهادهای نظارتی ارائه کرده، به صراحت اعلام کرده است که اگر نتواند مشتریان بزرگی برای تراشههای 14A خود بیابد یا به اهداف مالی و فنی تعیینشده دست پیدا کند، شاید ادامهی این پروژه از نظر اقتصادی توجیهپذیر نباشد. این وضعیت، بحرانی خالص برای تراشهساز آمریکایی محسوب میشود و چشمانداز صنعت تراشهسازی این کشور را در هالهای از ابهام فرو برده است.
هشدار اینتل در مورد توقف توسعه 14A
تراشهی 14A، که به کلاس ۱٫۴ نانومتری تعلق دارد، نه تنها یک پیشرفت فنی ساده نیست، بلکه نمادی از تلاشهای اینتل برای بازیابی جایگاه خود در خط مقدم صنعت تراشهسازی جهانی است. اینتل برای دههها، پیشرو مطلق در طراحی و تولید ریزپردازندهها بود و با مدل تولید یکپارچه خود (IDM)، تمامی مراحل طراحی، ساخت و مونتاژ را در داخل شرکت انجام میداد. این مدل، در زمان خود، مزیت رقابتی بینظیری را برای اینتل فراهم آورده بود و به این شرکت اجازه میداد تا کنترل کاملی بر کیفیت، نوآوری و برنامهریزی محصولات خود داشته باشد. اما با گذشت زمان و پیچیدهتر شدن فرآیندهای تولید، نگهداری و بهروزرسانی کارخانههای پیشرفته (Fabs) به سرمایهگذاریهای سرسامآوری نیاز پیدا کرد که حتی برای شرکتی به بزرگی اینتل نیز چالشبرانگیز شد.
در سالهای اخیر، با ظهور مدلهای تجاری جدید مانند تولیدکنندههای قراردادی تراشه (Foundries) نظیر TSMC، و همچنین تغییرات سریع در بازار به سمت موبایل و هوش مصنوعی، اینتل نتوانست به سرعت کافی خود را با این تحولات تطبیق دهد. تأخیر در گذر از یک نسل فرآیند تولید به نسل بعدی، و از دست دادن فرصتهایی نظیر سرمایهگذاری زودهنگام در تراشههای موبایل، باعث شد تا این شرکت از رقبای آسیایی خود عقب بماند. این عقبماندگی، تنها به معنای سهم بازار کمتر نبود، بلکه به از دست دادن مزیت فناوری نیز منجر شد که اینتل سالها با آن شناخته میشد.
توسعهی یک نسل جدید از تراشهها، بهویژه در ابعاد نانومتری پایین، نیازمند سرمایهگذاریهای عظیم در تحقیق و توسعه (R&D) و همچنین ساخت کارخانههای فوق پیشرفته (Fab) است. هزینههای طراحی و ساخت تراشههای 14A به میلیاردها دلار میرسد و اینتل برای توجیه این هزینهها، نیاز مبرمی به سفارشهای انبوه از سوی مشتریان بزرگ دارد. بدون تعهدات خرید قابل توجه از سوی شرکتهایی که به تراشههای پیشرفته نیاز دارند (مانند غولهای فناوری در حوزههای هوش مصنوعی، دیتاسنترها، و محاسبات با عملکرد بالا)، ریسک مالی پروژه 14A برای اینتل بیش از حد بالا خواهد بود. این وضعیت، اینتل را در موقعیتی حساس قرار داده است؛ جایی که بقای آن به عنوان یک تولیدکنندهی تراشهی پیشرفته در خاک آمریکا، به جذب یک «مشتری مهم» وابسته است. عدم یافتن چنین مشتری یا عدم دستیابی به اهداف از پیش تعیینشده میتواند به معنای پایان این مسیر پرهزینه و پرریسک باشد و اینتل را به بازیگری در حاشیهی صنعت تراشههای پیشرفته تبدیل کند.
نبرد بر سر پیشتازی در صنعت تراشه
رقیب اصلی اینتل در حال حاضر، شرکت تایوانی TSMC (Taiwan Semiconductor Manufacturing Company) است که بدون تردید پیشتاز کنونی در تولید پیشرفتهترین تراشهها در جهان محسوب میشود. TSMC با تمرکز صرف بر ارائهی خدمات تولید تراشه برای شرکتهای دیگر (مدل فاندری)، توانسته است به دلیل مقیاسپذیری بالا، نوآوری مستمر در فرآیندهای تولید، و ارتباط نزدیک با مشتریانش (که خودشان طراح تراشه هستند اما امکانات تولید ندارند)، به موقعیت بیبدیلی دست یابد. این شرکت به دلیل تواناییهای خود در تولید تراشههای با نودهای (گرهها) کوچکتر و کارآمدتر، توانسته است سهم بزرگی از بازار را به خود اختصاص دهد. شرکتهایی نظیر اپل، انویدیا، و کوالکام، که زمانی مشتریان بالقوهی اینتل بودند، اکنون بخش عمدهی تولید تراشههای پیشرفتهی خود را به TSMC میسپارند. این وابستگی به یک تولیدکنندهی خارجی، اگرچه از نظر اقتصادی برای شرکتهای طراح تراشه به صرفه است، اما در سطح کلان، نگرانیهایی را در مورد امنیت و انعطافپذیری زنجیرهی تأمین به وجود آورده است.
کنار گذاشتن پروژهی 14A به منزلهی شکست اینتل در این نبرد برای پیشتازی است. اینتل که زمانی سلطهی بلامنازع بر صنعت تراشه داشت، نتوانست به موقع روی موج عظیم موبایل و سپس هوش مصنوعی سوار شود. در حالی که اینتل هنوز هم یک تولیدکنندهی تراشه است، بخش قابل توجهی از بازار تراشههای پیشرفته به سمت شرکتهایی سوق پیدا کرده است که تنها به طراحی تراشه میپردازند و تولید را به فاندریها واگذار میکنند. این تحول، ساختار صنعت تراشه را دگرگون کرده و اینتل را در موقعیتی دشوار قرار داده است. اگر اینتل قادر به ادامهی توسعهی 14A نباشد، این به معنای تثبیت و حتی افزایش انحصار TSMC در تولید تراشههای فوق پیشرفته خواهد بود که پیامدهای گستردهای برای کل زنجیرهی تأمین جهانی و توازن قدرت در حوزهی فناوری خواهد داشت. این امر میتواند وابستگی جهان به تولیدکنندگان آسیایی را بیش از پیش افزایش دهد و به تبع آن، قدرت چانهزنی کشورهای دیگر در مسائل مرتبط با صنعت تراشه را کاهش دهد و به نوعی، کنترل آیندهی فناوری را در دست چند بازیگر محدود قرار دهد.
پیامدهای ژئوپلیتیکی توقف تولید
تصمیم احتمالی اینتل برای کنار گذاشتن توسعهی تراشههای 14A، صرفاً یک مسالهی تجاری نیست؛ بلکه دارای ابعاد استراتژیک و ژئوپلیتیکی عمیقی برای ایالات متحده است. امنیت ملی آمریکا به طور فزایندهای به توانایی این کشور در تولید تراشههای پیشرفته وابسته است. تراشهها نه تنها قلب تپندهی اقتصاد دیجیتال هستند، بلکه اجزای حیاتی در سیستمهای دفاعی، زیرساختهای حیاتی، و فناوریهای نوظهور نظیر هوش مصنوعی، محاسبات کوانتومی، و ارتباطات 5G محسوب میشوند. حفظ این توانایی تولید در داخل کشور، یک اولویت امنیت ملی است تا اطمینان حاصل شود که آمریکا میتواند بدون وابستگی به کشورهای دیگر، به نیازهای فناورانهی خود پاسخ دهد. اگر اینتل پروژهی 14A را متوقف کند، این به معنای از دست دادن یکی از معدود تولیدکنندگان تراشه در خاک آمریکا خواهد بود که خود یک ضربهی بزرگ به تلاشهای این کشور برای خودکفایی در این صنعت حیاتی است. این امر به سلطهی بیشتر زنجیرهی تأمین جهانی تراشه در مناطق دیگر، به خصوص در شرق آسیا، دامن میزند؛ جایی که نفوذ چین به سرعت در حال افزایش است و میتواند از این وابستگی به عنوان اهرم فشاری در سیاست خارجی خود استفاده کند.
وابستگی بیش از حد به یک منطقه یا یک شرکت خاص برای تأمین تراشههای حیاتی، خطرات امنیتی و اقتصادی بزرگی را در پی دارد. هرگونه اختلال در این زنجیرهی تأمین، چه ناشی از بلایای طبیعی، چه تنشهای ژئوپلیتیکی یا حتی جنگ تجاری، میتواند فلجکننده باشد و اقتصادهای سراسر جهان را تحت تأثیر قرار دهد. تحلیلگران هشدار میدهند که اینتل برای نخستینبار در تاریخ خود، در حال بررسی کنار گذاشتن مسیر پیشرفتهی فناوری است. این وضعیت میتواند به سادگی به یک انحصار کامل از سوی TSMC منجر شود و به طور بالقوه به معنای پایان تولید تراشههای پیشرفته در آمریکا باشد. چنین سناریویی، استقلال فناوری آمریکا را به شدت تضعیف کرده و این کشور را در موقعیتی آسیبپذیر در برابر رقبای ژئوپلیتیکی قرار میدهد، در حالی که دسترسی به تراشههای مورد نیاز برای پیشبرد نوآوری و توسعهی اقتصادی نیز با چالش مواجه خواهد شد. از این رو، آیندهی اینتل و پروژههای پیشرفتهی آن، بیش از پیش به یک مسالهی ملی تبدیل شده است که نیازمند توجه و حمایت جدی از سوی دولت و ذینفعان است.
در نهایت، بحران اینتل تنها یک زنگ خطر برای یک شرکت نیست، بلکه هشداری جدی برای کل اکوسیستم فناوری آمریکا و جهان است. حفظ تنوع و توانایی تولید در مقیاس وسیع در صنعت تراشهسازی، نه تنها برای رقابت سالم در بازار ضروری است، بلکه به پایداری زنجیرههای تأمین جهانی و جلوگیری از تمرکز بیش از حد قدرت در دست چند بازیگر محدود نیز کمک میکند. آیندهی صنعت تراشه در آمریکا، و به تبع آن، امنیت و پیشرفت تکنولوژیکی این کشور، به تصمیمات استراتژیکی که در این برههی حساس گرفته میشود، بستگی خواهد داشت.
منبع: [https://www.businessinsider.com/intel-us-chipmaking-nears-death-up-cutting-edge-chips-14a-2025-7](https://www.businessinsider.com/intel-us-chipmaking-nears-death-up-cutting-edge-chips-14a-2025-7)