مقدمه: فراخوان چین برای همکاری جهانی هوش مصنوعی
لی چیانگ، نخستوزیر چین، در کنفرانس جهانی هوش مصنوعی (WAIC) شانگهای، از طرح این کشور برای همکاری بینالمللی در حکمرانی هوش مصنوعی خبر داد. او نسبتبه خطر انحصاریشدن فناوری برای چند کشور و شرکت محدود هشدار داد و پیشنهاد تأسیس «سازمان جهانی همکاری هوش مصنوعی» را مطرح کرد. این اظهارات در بحبوحه رقابت فزاینده قدرتهای جهانی در زمینه هوش مصنوعی و نگرانیها در مورد انحصارطلبی فناوری مطرح شدهاند.
اگرچه لی بهصورت مستقیم نامی از آمریکا نبرد، اما اظهارات اخیر در شرایطی مطرح شدند که ایالات متحده صادرات تراشههای پیشرفتهی هوش مصنوعی را به چین محدود کرده است. این محدودیتها، شرکتهایی مانند انویدیا را مجبور به طراحی تراشههای خاص برای بازار چین کردهاند تا از قوانین تبعیت کنند. از سوی دیگر، غولهای فناوری چین مانند هواوی درحال توسعهی سامانههای هوش مصنوعی بومی هستند تا وابستگی به فناوریهای آمریکایی را کاهش بدهند. این اقدامات متقابل نشاندهنده عمق شکاف فناورانه و ژئوپلیتیکی بین دو قدرت بزرگ اقتصادی جهان است.
سخنان نخست وزیر چین تنها چند روز پس از طرح اقدام هوش مصنوعی دولت ترامپ گفته شدهاند؛ طرحی که هدف آن کاهش مقررات دولتی برای شرکتهای هوش مصنوعی و حفظ برتری آمریکا در رقابت با چین است. این همزمانی، اهمیت موضوع هوش مصنوعی در روابط بینالملل و رقابت برای تسلط بر این فناوری را برجسته میسازد. چین به وضوح نگران آینده هوش مصنوعی و تقسیم ناعادلانه قدرت و منابع در این حوزه است.
اهداف استراتژیک چین در هوش مصنوعی
چین سالهاست که سرمایهگذاری عظیمی در حوزه هوش مصنوعی انجام داده و با هدف تبدیل شدن به رهبر جهانی در این فناوری تا سال 2030، برنامههای بلندپروازانهای را دنبال میکند. این کشور، هوش مصنوعی را نه تنها به عنوان یک پیشرانه اقتصادی، بلکه به عنوان یک ابزار حیاتی برای امنیت ملی و ارتقاء جایگاه خود در نظم نوین جهانی میبیند. پکن بر توسعه قابلیتهای بومی در تمامی سطوح، از تحقیقات بنیادی و توسعه الگوریتمها گرفته تا تولید سختافزارهای پیشرفته، تمرکز کرده است.
تأکید بر هوش مصنوعی متنباز (Open Source AI) و اشتراکگذاری فناوری با کشورهای در حال توسعه، بخشی از استراتژی چین برای گسترش نفوذ فناورانه و ایجاد ائتلافهای جدید است. این رویکرد میتواند به کاهش وابستگی کشورهای دیگر به فناوریهای غربی کمک کند و به چین اجازه دهد تا در توسعه استانداردهای جهانی هوش مصنوعی نقش پررنگتری ایفا کند. این پیشنهاد همکاری، به نوعی دعوت به یک بازی برد-برد برای کشورهای در حال توسعهای است که منابع لازم برای توسعه هوش مصنوعی را ندارند.
این تمایل به اشتراکگذاری، در تضاد با رویکرد انحصارطلبی است که چین از آن انتقاد میکند. با ارائه راهکارهای چینی و ایجاد یک اکوسیستم باز، پکن تلاش میکند تا الگوی متفاوتی از حکمرانی هوش مصنوعی را به جهان معرفی کند که بر همکاری و اشتراک دانش تأکید دارد، نه بر کنترل و محدودیت. این موضوع میتواند به افزایش اعتماد متقابل و کاهش تنشهای فناورانه در بلندمدت منجر شود، اگرچه موانع زیادی بر سر راه آن وجود دارد.
تنشهای فناورانه بین آمریکا و چین و پیامدهای آن
رقابت بین ایالات متحده و چین بر سر تسلط بر هوش مصنوعی، به یکی از مهمترین چالشهای ژئوپلیتیکی عصر حاضر تبدیل شده است. واشنگتن با اعمال محدودیتهای سختگیرانه بر صادرات تراشههای پیشرفته و فناوریهای مرتبط با هوش مصنوعی به چین، تلاش میکند تا پیشرفت این کشور در حوزههای کلیدی را کُند کند. این محدودیتها، نه تنها شرکتهای چینی را هدف قرار میدهند، بلکه شرکتهای آمریکایی مانند انویدیا را نیز تحت فشار قرار داده تا مدلهای خاصی از محصولات خود را برای بازار چین تولید کنند، که ممکن است کارایی کمتری داشته باشند.
این سیاستها، پیامدهای گستردهای برای زنجیره تأمین جهانی فناوری و نوآوری در هوش مصنوعی دارد. شرکتهای چینی برای کاهش آسیبپذیری خود در برابر تحریمهای آمریکا، به سمت توسعه قابلیتهای بومی و خودکفایی در تولید تراشه و نرمافزارهای هوش مصنوعی سوق داده شدهاند. این تلاشها، اگرچه هزینهبر و زمانبر هستند، اما میتوانند در نهایت به تقویت اکوسیستم هوش مصنوعی چین و کاهش وابستگی آن به فناوریهای خارجی منجر شوند. به عنوان مثال، پیشرفتهای اخیر هواوی در زمینه تراشههای پیشرفته، نشاندهنده توانایی چین در مقابله با این محدودیتها است.
در همین حال، نگرانیها در مورد “دوپاره شدن فناوری” (Tech Decoupling) افزایش یافته است، که میتواند به دو اکوسیستم فناورانه مجزا و ناسازگار در جهان منجر شود. چنین سناریویی، نه تنها مانع از نوآوری جهانی خواهد شد، بلکه میتواند همکاریهای بینالمللی در زمینه حل چالشهای مشترک مانند تغییرات اقلیمی و بحرانهای بهداشتی را نیز تحت تأثیر قرار دهد. این موضوع، نیاز به یافتن راهحلهای مشترک و ایجاد چارچوبهای همکاری بینالمللی را بیش از پیش ضروری میسازد.
ضرورت حکمرانی جهانی و پیشنهاد سازمان همکاری هوش مصنوعی
فراخوان چین برای تأسیس «سازمان جهانی همکاری هوش مصنوعی» نشاندهنده درک پکن از نیاز مبرم به یک چارچوب حکمرانی جامع و فراگیر برای این فناوری نوظهور است. لی چیانگ به درستی اشاره کرد که “حکمرانی هوش مصنوعی در سطح جهانی هنوز پراکنده است” و “اختلافات بین کشورها، بهویژه در مفاهیم نظارتی و قوانین نهادی، چشمگیر هستند.” این پراکندگی و عدم هماهنگی، میتواند به رقابتهای ناسالم، سوءاستفادههای بالقوه از هوش مصنوعی، و عدم توانایی در مدیریت ریسکهای جهانی آن منجر شود.
هدف از چنین سازمانی، تقویت هماهنگی بینالمللی، توسعه استانداردهای مشترک، و ایجاد فضایی برای تبادل نظر و اجماع بر سر اصول اخلاقی و نظارتی هوش مصنوعی است. این سازمان میتواند نقش حیاتی در جلوگیری از انحصارطلبی فناوری توسط چند بازیگر محدود ایفا کند و اطمینان حاصل کند که مزایای هوش مصنوعی به صورت عادلانه در سراسر جهان توزیع میشود. با توجه به سرعت خیرهکننده پیشرفت هوش مصنوعی، ضرورت ایجاد چنین نهادی بیش از پیش احساس میشود.
پیشنهاد چین میتواند نقطه آغازی برای بحثهای جدیتر در سطح جهانی باشد. این سازمان میتواند به عنوان بستری برای گفتوگو در مورد موضوعاتی مانند اخلاق هوش مصنوعی، امنیت سایبری، حفاظت از دادهها، توسعه مسئولانه هوش مصنوعی، و کمک به کشورهای در حال توسعه در بهرهبرداری از این فناوری عمل کند. ایجاد یک “چارچوب با اجماع گسترده” که مورد قبول اکثر کشورها باشد، کلیدی برای آیندهای باثبات و پررونق در عصر هوش مصنوعی است.
چالشها و چشمانداز آینده حکمرانی هوش مصنوعی
با وجود اهمیت و ضرورت تشکیل یک سازمان جهانی برای حکمرانی هوش مصنوعی، چالشهای متعددی پیش روی این ایده قرار دارد. تفاوت دیدگاهها و منافع ملی کشورها، به ویژه بین قدرتهای بزرگ مانند آمریکا و چین، میتواند مانعی جدی بر سر راه دستیابی به اجماع گسترده باشد. موضوعاتی مانند امنیت ملی، کنترل دادهها، و استانداردهای اخلاقی، نقاطی هستند که اختلافات عمیقتری را آشکار میکنند.
با این حال، با توجه به پتانسیل عظیم هوش مصنوعی برای تغییر جهان، هم از جنبههای مثبت و هم از جنبههای منفی، همکاری بینالمللی اجتنابناپذیر است. خطراتی مانند توسعه سلاحهای خودمختار، تبعیض الگوریتمی، و از دست دادن کنترل بر سیستمهای هوش مصنوعی، همگی نیازمند یک پاسخ جهانی و هماهنگ هستند. بدون چارچوبهای مشترک، جهان ممکن است شاهد رقابتی بیرویه و بدون قاعده باشد که پیامدهای ناخواستهای به همراه خواهد داشت.
ایجاد یک سازمان جهانی هوش مصنوعی، گامی مهم در جهت آیندهای پایدارتر و عادلانهتر در عصر هوش مصنوعی خواهد بود. این سازمان میتواند به تضمین استفاده مسئولانه از هوش مصنوعی، ترویج نوآوریهای سودمند برای بشریت، و کاهش شکافهای دیجیتالی در سراسر جهان کمک کند. دستیابی به این هدف، نیازمند اراده سیاسی قوی و تمایل به مصالحه از سوی تمامی بازیگران اصلی در صحنه جهانی است.
منبع: Zoomit