در دنیای امروز که مرزهای اقتصادی و ژئوپلیتیکی به سرعت در حال دگرگونی هستند، شرکتهای بزرگ فناوری مانند اپل، ناچار به بازنگری عمیق در استراتژیهای تولید و زنجیرههای تأمین خود شدهاند. اپل، غول بیرقیب دنیای تکنولوژی، اکنون در حال اجرای یک تغییر پارادایم بزرگ است: انتقال بخش قابل توجهی از مونتاژ آیفونهای خود، به ویژه آنهایی که مقصدشان بازار پرتقاضای آمریکاست، از چین به هند. این تصمیم استراتژیک، نه تنها یک تغییر مسیر عظیم در رویکرد تولیدی این شرکت محسوب میشود، بلکه پاسخی مستقیم به فشارهای تعرفهای رو به رشد و نیاز مبرم به کاهش وابستگی شدید به یک مرکز تولید واحد است. این حرکت، موقعیت هند را به عنوان یک قدرت نوظهور در عرصه تولید فناوری جهانی تثبیت کرده و پیامدهای گستردهای برای روابط تجاری بینالمللی، اقتصاد دو کشور درگیر و همچنین آینده بازار جهانی گوشیهای هوشمند خواهد داشت. هدف نهایی این دگرگونی، تقویت انعطافپذیری و پایداری زنجیره تأمین اپل در برابر هرگونه نوسان و شوکهای احتمالی، اعم از بحرانهای بهداشتی، چالشهای ژئوپلیتیکی، یا تحولات اقتصادی ناگهانی است.
چرایی تغییر استراتژی: از چین تا هند و کاهش ریسک
برای دههها، چین به عنوان “کارخانه جهانی” و ستون فقرات تولید محصولات اپل، از جمله آیفون، ایفای نقش کرده است. این کشور به دلیل زیرساختهای گسترده، نیروی کار ماهر و ارزان، و زنجیره تأمین یکپارچه، مکانی بیبدیل برای تولید انبوه بود. با این حال، در سالهای اخیر، عوامل متعددی از جمله تشدید تنشهای تجاری و جنگ تعرفهای میان ایالات متحده و چین، افزایش مستمر هزینههای نیروی کار چینی، و سیاستهای سختگیرانه و گاه غیرقابل پیشبینی پکن مانند قرنطینههای طولانیمدت در دوران همهگیری کووید-۱۹، اپل را به سمت بازنگری اساسی در ساختار تولید خود سوق داده است. وضع تعرفههای سنگین ۲۵ درصدی بر کالاهای الکترونیکی وارداتی از چین به آمریکا، به طور مستقیم بر سودآوری اپل تأثیر میگذاشت. با انتقال بخش قابل توجهی از خطوط مونتاژ آیفون به هند، اپل قادر است تا حد زیادی از این تعرفهها دوری گزیند و در نتیجه، هزینههای خود را کنترل کرده و مزیت رقابتی خود را در بازار حساس و بزرگ آمریکا حفظ کند. این استراتژی، که در ادبیات کسبوکار به “استراتژی چین+۱” معروف است، به شرکتها امکان میدهد تا با توزیع تولید در چندین کشور، وابستگی خود را به یک منطقه خاص کاهش داده و ریسکهای عملیاتی و ژئوپلیتیکی را به حداقل برسانند.
اپل تنها شرکتی نیست که به دنبال این تغییر است. سالهاست که این شرکت در جستجوی گزینههای تولید جایگزین بوده و هند به دلیل مزایای استراتژیک فراوان، به سرعت به گزینهای ایدهآل تبدیل شده است. جمعیت جوان و عظیم این کشور، که منبعی غنی از نیروی کار بالقوه محسوب میشود، در کنار حمایتهای فعالانه و رو به رشد دولت هند از تولید داخلی، جذابیت این کشور را برای سرمایهگذاریهای خارجی به شدت افزایش داده است. دولت هند با ارائه مشوقهای مالی سخاوتمندانه، از جمله طرحهای مرتبط با تولید و صادرات، و همچنین تسهیلات گمرکی، شرکتهایی مانند اپل را به انتقال بخشی از زنجیره ارزش خود به این کشور ترغیب کرده است. این همگرایی منافع، یک همکاری دوجانبه سودمند را شکل داده است: اپل به دنبال افزایش انعطافپذیری و کاهش ریسک در زنجیره تأمین خود است، در حالی که هند به دنبال جذب سرمایهگذاریهای عظیم، ایجاد میلیونها شغل جدید، و ارتقاء جایگاه خود در نقشه تولید جهانی فناوری است.
رشد هند به عنوان قطب تولید آیفون: واقعیت و ظرفیتها
در یک بازه زمانی نسبتاً کوتاه، هند توانسته با جهشی قابل توجه، خود را به عنوان دومین مرکز بزرگ تولید آیفون در سراسر جهان مطرح کند. این پیشرفت، فراتر از مونتاژ مدلهای قدیمیتر است؛ هند اکنون به طور فزایندهای درگیر تولید جدیدترین و پیشرفتهترین مدلهای آیفون برای بازارهای جهانی، به ویژه بازار ایالات متحده، شده است. آمارها و گزارشهای منتشرشده، که توسط منابع معتبری چون بلومبرگ تأیید شدهاند، نشان میدهند که در حال حاضر، بخش عمدهای از آیفونهایی که وارد بازار آمریکا میشوند، در خاک هند مونتاژ شدهاند. این تحول، نه تنها برای اپل بلکه برای خود هند نیز یک دستاورد بزرگ محسوب میشود، زیرا اثباتکننده قابلیتهای این کشور در مقیاسپذیری تولید، رعایت استانداردهای کیفی جهانی، و جذب فناوریهای پیشرفته است. این دستاورد، به نوبه خود، به تقویت اعتماد سرمایهگذاران خارجی به پتانسیلهای تولیدی هند و افزایش نقش این کشور در اقتصاد جهانی کمک شایانی خواهد کرد.
برنامههای بلندمدت اپل، فراتر از وضعیت کنونی است. این شرکت هدفگذاری کرده است که ظرف دو سال آینده، نیمی از کل تولید جهانی آیفون خود را به هند منتقل کند. دستیابی به چنین هدفی، مستلزم سرمایهگذاریهای هنگفت در توسعه زیرساختهای صنعتی، تربیت و آموزش نیروی کار متخصص، و ایجاد شبکههای محلی برای تأمین قطعات پیچیده است. در همین راستا، شرکای اصلی اپل در حوزه مونتاژ، شامل غولهایی چون فاکسکان (Foxconn)، پگاترون (Pegatron) و ویسترون (Wistron)، فعالیتهای خود را در هند به طرز چشمگیری گسترش دادهاند. این شرکتها در حال احداث کارخانههای جدید، نصب خطوط تولید پیشرفته، و جذب هزاران نیروی کار هستند تا بتوانند حجم عظیم سفارشات اپل را پاسخگو باشند. این گسترش فعالیتها، نه تنها به صورت مستقیم به ایجاد شغل منجر میشود، بلکه موجب شکوفایی صنایع جانبی، انتقال دانش فنی، و در نهایت، شکلگیری یک اکوسیستم تولید فناوری قوی و خودکفا در هند خواهد شد. این روند، هند را از یک بازار مصرفی بزرگ به یک هاب تولیدی جهانی برای محصولات پیشرفته تبدیل میکند.
چالشهای پیش رو: از تقاضای بیسابقه تا نااطمینانی تعرفهها
با وجود گامهای بلندی که اپل در مسیر تنوعبخشی تولید برداشته است، همچنان دو مانع بزرگ و پیچیده در این مسیر وجود دارد که میتواند تحقق اهداف بلندپروازانه این شرکت را با چالشهای جدی مواجه سازد. اولین چالش، موضوع مدیریت و تأمین تقاضای انفجاری در زمان عرضه سری جدید آیفون است. در این برهههای زمانی، که میلیونها دستگاه باید در مدت کوتاهی به دست مشتریان در سراسر جهان برسد، خطوط تولید در هند هنوز از نظر مقیاسپذیری و چابکی به سطح چین نرسیدهاند. این بدان معناست که اتکا صرف به تولیدات هند برای پاسخگویی به کل نیاز بازار آمریکا در زمان اوج عرضه، میتواند منجر به تأخیرهای قابل توجه، کمبودهای مقطعی محصول در قفسههای فروشگاهها، و حتی نارضایتی مشتریان شود. در چنین شرایطی، ممکن است اپل ناچار شود برای جبران کمبودها، مجدداً به ظرفیتهای تولیدی چین روی آورد، که این امر با هدف اصلی کاهش وابستگی مغایرت دارد. مدیریت لجستیک پیچیده، هماهنگی دقیق با هزاران تأمینکننده قطعات، و تضمین کیفیت در حجم بالا، از جمله موانع عملیاتی هستند که باید برطرف شوند.
دومین چالش، که ابعاد ژئوپلیتیکی بیشتری دارد، نااطمینانی مربوط به وضعیت معافیتهای تعرفهای هند در آینده است. در حال حاضر، همانطور که پیشتر اشاره شد، گوشیهای هوشمند وارداتی از هند به ایالات متحده از تعرفه ۲۵ درصدی که دولت دونالد ترامپ بر بسیاری از کالاهای چینی اعمال کرده بود، معاف هستند. این معافیت، ستون فقرات مزیت هزینهای اپل در انتقال تولید به هند است. با این حال، با توجه به تغییرات احتمالی در دولت آمریکا و سیاستهای تجاری آتی، این معافیت ممکن است در آینده لغو شود. اگر دولت جدیدی در آمریکا تصمیم به بازنگری یا لغو این معافیتها بگیرد، هزینههای واردات آیفون از هند به طور چشمگیری افزایش خواهد یافت، که این امر به ناچار منجر به افزایش قیمت نهایی برای مصرفکنندگان آمریکایی و کاهش حاشیه سود اپل خواهد شد. این ریسک سیاسی، برنامهریزی بلندمدت اپل را تحتالشعاع قرار میدهد و نیازمند یک استراتژی هوشمندانه و منعطف برای مقابله با تغییرات احتمالی در قوانین تجارت بینالمللی است.
آیفون ۱۶ و آیفون ۱۷: گامی به سوی تولید همزمان کامل
یکی از اهداف کلیدی در استراتژی اپل برای دور شدن از تمرکز بر چین، دستیابی به قابلیت تولید همزمان سری جدید آیفون در هر دو کشور هند و چین بود. اپل امید فراوانی داشت که با عرضه آیفون ۱۶، این هدف محقق شود و بتواند از همان ابتدا، محصولات جدید را به طور همزمان از هر دو پایگاه تولیدی به بازار عرضه کند. این همزمانی نه تنها از منظر کاهش ریسکهای مرتبط با تولید متمرکز حائز اهمیت بود، بلکه به اپل اجازه میداد تا در صورت بروز هرگونه اختلال در یکی از مناطق، به سرعت به ظرفیت تولید در منطقه دیگر تکیه کند. با این حال، طبق گزارشهای صنعتی و تحلیلهای زنجیره تأمین، تولید آیفون ۱۶ در هند با چند هفته تأخیر نسبت به چین آغاز شد. این تأخیر، هرچند جزئی، نشاندهنده چالشهای عملیاتی و فنی در تطبیق فرآیندهای تولید بسیار دقیق و پیچیده اپل در یک محیط جدید و با نیروی کار تازه بود. مسائلی نظیر آموزشهای تخصصی، تأمین پایدار قطعات با کیفیت بالا، و رفع نواقص اولیه در خطوط مونتاژ، همگی در این تأخیر نقش داشتند.
با وجود این، اپل همچنان به هدف بلندمدت خود یعنی تولید همزمان کامل متعهد است و انتظار میرود که این مهم برای عرضه آیفون ۱۷ به طور کامل محقق شود. این بدان معناست که نسل آینده آیفون از همان روز نخست عرضه جهانی، از هر دو مرکز تولید در هند و چین به بازار سرازیر خواهد شد. دستیابی به تولید همزمان کامل، دستاورد بزرگی برای اپل خواهد بود، زیرا به این شرکت اطمینان خاطر بیشتری در مورد امنیت و پایداری زنجیره تأمین خود میدهد. این رویکرد دوگانه، به اپل امکان میدهد تا با سرعت و کارایی بیشتری به تغییرات غیرمنتظره در محیط تجاری و ژئوپلیتیکی پاسخ دهد. از سوی دیگر، این یک سیگنال قوی به بازار جهانی است که هند به سرعت در حال تبدیل شدن به یک شریک تولیدی قابل اعتماد و کلیدی برای شرکتهای بزرگ فناوری است، که این امر میتواند منجر به جذب سرمایهگذاریهای بیشتر و رشد صنعتی این کشور شود.
پیامدهای بلندمدت و آینده زنجیرههای تأمین جهانی
تصمیم اپل برای کاهش وابستگی به چین و توسعه تولید در هند، فراتر از یک تغییر ساده در استراتژی یک شرکت است؛ این حرکت، بازتابی از روندهای عمیقتر و گستردهتر در اقتصاد جهانی و شکلگیری مجدد زنجیرههای تأمین است. در پی درسهای آموختهشده از بحرانهای اخیر، از جمله همهگیری و تنشهای ژئوپلیتیکی، بسیاری از شرکتهای چندملیتی در حال حرکت به سوی یک مدل “توزیع ریسک” هستند. هدف از این کار، کاهش آسیبپذیری در برابر اختلالات احتمالی در یک منطقه خاص و ایجاد یک شبکه تولیدی جهانی با تابآوری بالاتر است. هند، با اقتصاد رو به رشد، بازار داخلی بزرگ، و حمایتهای دولتی قوی از طرحهایی مانند “ساخت در هند”، به یکی از جذابترین مقاصد برای این تغییر جهت تبدیل شده است. توانایی هند در ارائه نیروی کار جوان و ارزان، در کنار تلاش برای بهبود زیرساختها، این کشور را به گزینهای رقابتی در برابر چین تبدیل کرده است.
در چشمانداز بلندمدت، این تحولات میتواند به بازآرایی قابل توجهی در نقشه تولید جهانی منجر شود و قدرتهای اقتصادی نوظهوری را به صحنه آورد. برای مصرفکنندگان آمریکایی، این به معنای دسترسی به آیفونهایی است که منشأ تولید آنها متنوعتر شده و احتمالاً کمتر تحت تأثیر نوسانات ژئوپلیتیکی قرار دارد. با این حال، چالشهایی مانند تضمین کیفیت یکنواخت در چندین سایت تولیدی، مدیریت پیچیدگیهای لجستیکی در مقیاس جهانی، و حفظ استانداردهای اخلاقی و زیستمحیطی در تمام زنجیره تأمین، همچنان از مسائل حیاتی هستند که اپل و شرکایش باید به طور مداوم به آنها بپردازند. موفقیت اپل در این گذار استراتژیک، میتواند به عنوان یک مدل الهامبخش برای سایر شرکتهای فناوری و تولیدی عمل کند و مسیر آینده زنجیرههای تأمین جهانی را به سمت توزیع بیشتر و کاهش تمرکز بر یک منطقه خاص، ترسیم کند. این تغییرات، نشاندهنده آن است که چگونه پویاییهای تجاری و سیاسی، میتوانند به طور مستقیم بر تصمیمات استراتژیک شرکتهای بزرگ و در نهایت، بر محصولات و قیمتهایی که مصرفکنندگان در سراسر جهان با آنها روبرو میشوند، تأثیر بگذارند.
منبع: Zoomit