در ابتدا، بهنظر میرسید «اداره کارایی دولتی» ایلان ماسک (DOGE) صرفاً یک شوخی باشد؛ طرحی برای مشغول نگه داشتن این میلیاردر در حالی که او در کنار دونالد ترامپ، نامزد وقت ریاستجمهوری، خودنمایی میکرد. این ایده، که در ابتدا به عنوان تلاشی برای بهینهسازی بخشهای دولتی معرفی شد، بیشتر شبیه یک نمایش عمومی برای جلب توجه بود تا یک طرح عملی. بسیاری از تحلیلگران سیاسی و رسانهها آن را یک حرکت نمایشی تلقی کردند که هدف اصلی آن تقویت وجهه ماسک در محافل سیاسی و ایجاد هیجان در میان هواداران ترامپ بود.
در اواخر اکتبر، ماسک هشدار داد که اگر ترامپ پیروز شود، آمریکاییها باید «سختی را تحمل کنند» و این امر باعث «ناراحتی» برخی افراد خواهد شد. او در آن زمان گفته بود: «احتمالاً به امنیت زیادی نیاز خواهم داشت، اما باید انجام شود.» این اظهارات، با اشاره به برنامههایش برای کوچک کردن سازمانهای دولتی با کمک DOGE، نوعی پیشبینی تاریک از آیندهای بود که او خود به خلق آن کمک میکرد. این سخنان نه تنها ترس و نگرانی را در میان بخشهایی از جامعه برانگیخت، بلکه نشاندهنده جسارت و بیاعتنایی او به افکار عمومی بود، خصلتهایی که بعدها در افول محبوبیت او نقش کلیدی ایفا کردند.
پیشبینی او، که در آن زمان شاید گزاف به نظر میرسید، با گذشت بیش از نیم سال بهطور قابلتواری دقیق از آب درآمد. حضور او در کاخ سفید برای محبوبیت و کسبوکارهای او فاجعهبار بوده است. تسلا، شرکت خودروسازی الکتریکی او، بیشترین ضربه را از این خشم جهانی علیه ماسک متحمل شده و با کاهش شدید فروش و درآمد روبرو گشته است.
افول محبوبیت ایلان ماسک: نتایج نظرسنجی گالوپ
تازهترین نظرسنجی انجامشده توسط گالوپ بهنظر میرسد که تأیید میکند ماسک واقعاً مورد نفرت قرار گرفته است. طبق این نظرسنجی، ۶۱ درصد از ۱۰۰۰ پاسخدهنده بزرگسال آمریکایی که بهطور تصادفی انتخاب شده بودند، نظر نامساعدی نسبت به ماسک داشتند. این رقم چشمگیر، او را در صدر فهرست منفورترین چهرههای جهانی قرار میدهد. این درصد بالا نشاندهنده تغییر چشمگیر در برداشت عمومی از ماسک است؛ کسی که زمانی به عنوان یک نوآور رؤیاپرداز و الهامبخش شناخته میشد. اکنون، افکار عمومی به سمت نگرشی به شدت منفی سوق یافته است که پیامدهای گستردهای برای برند شخصی و شرکتهایش به همراه دارد.
حتی بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، که بهطور گسترده متهم به نسلکشی علیه فلسطینیان است، نتوانست به «گرایش شدیداً منفی» ماسک برسد؛ تنها ۵۲ درصد از پاسخدهندگان گفته بودند که نظر نامساعدی نسبت به این سیاستمدار دارند. این مقایسه حیرتانگیز، عمق نفرت از ماسک را آشکار میسازد. در حالی که نتانیاهو به دلایل سیاسی و بینالمللی با انتقادات شدیدی روبرو است، میزان عدم محبوبیت ماسک در آمریکا، حتی از یک شخصیت سیاسی مورد مناقشه در سطح جهانی نیز پیشی گرفته است، که نشاندهنده یک بحران جدی در تصویر عمومی اوست.
نظرسنجی گالوپ یافتههای تحقیقات قبلی را نیز تأیید میکند. در اوایل سال جاری، یک نظرسنجی انجامشده توسط آسوشیتدپرس نشان داد که تنها ۳۳ درصد از بزرگسالان آمریکایی در آوریل، ماسک را «بسیار یا تا حدودی مطلوب» میدانستند. این آمار نشاندهنده روند نزولی مستمر در محبوبیت اوست که پیش از درگیریهای اخیرش با چهرههای سیاسی آغاز شده بود.
نبرد با ترامپ و پیامدهای آن
و این همه قبل از اختلاف بزرگ ماسک با ترامپ بود. رابطه گرم و دوستانه این دو نفر در ژوئن، به شکلی باورنکردنی و فاجعهبار به پایان رسید و به یک خصومت آشکار پر از تهدید و توهین تبدیل شد. این درگیری، که علنی شد و پوشش رسانهای گستردهای یافت، به طور قطع بر محبوبیت هر دو نفر تأثیر گذاشت، اما به نظر میرسد ماسک ضربه سختتری خورده است. هواداران سابق، چه در طیف سیاسی جمهوریخواه و چه در میان لیبرالها، اکنون دلیل بیشتری برای نگاه منفی به او دارند.
یک نظرسنجی متعاقب دیگر که در ژوئن توسط آسوشیتدپرس انجام شد، نشان داد که تعداد جمهوریخواهان که ماسک را «بسیار مطلوب» میدانند، در مقایسه با آوریل کاهش یافته است. این امر یکی دیگر از اشتباهات کلیدی ماسک را آشکار میسازد: بیگانه کردن هر دو طرف سیاسی، بدون هیچ مزیت مشخصی برای خودش یا منافع تجاریاش. این سیاست ناسازگار و مواضع تندروانه، نه تنها به پایگاه هواداران او لطمه زد، بلکه او را در موقعیت آسیبپذیری قرار داد که پیش از این کمتر تجربه کرده بود.
این نوسانات در سیاستورزی و درگیریهای شخصی با چهرههای برجسته، نه تنها تصویر او را به عنوان یک رهبر تجاری بیطرف خدشهدار کرد، بلکه سؤالاتی جدی درباره قضاوت و ثبات او در تصمیمگیریهای عمومی مطرح نمود. این رویدادها به شدت به وجهه عمومی او آسیب رساندند و او را در وضعیت دشواری قرار دادند که ترمیم آن زمانبر و چالشبرانگیز خواهد بود. از دست دادن حمایت هر دو جناح سیاسی، او را در یک انزوای عمومی قرار داد که به طور مستقیم بر کسب و کار او نیز تأثیر گذاشت.
تأثیر بر کسبوکارهای ایلان ماسک: سقوط تسلا
در همین حال، تأثیرات سقوط محبوبیت ماسک بر کسبوکار خودروهای الکتریکی او ملموس بوده است. پس از کشاندن برند تسلا به گل، خریداران به شدت از محصولات این شرکت روی گردان شدهاند و حفره عظیمی در امور مالی شرکت بر جای گذاشتهاند. این بحران نه تنها به فروش خودروها آسیب زده، بلکه به شهرت و اعتبار تسلا به عنوان یک پیشرو در صنعت خودروهای الکتریکی نیز لطمه وارد کرده است.
فروش تسلا همچنان به شدت در اروپا و چین در حال کاهش است که نشان میدهد اقدامات ماسک حتی در خارج از آمریکا نیز خسارتبار بوده است. این وضعیت نشاندهنده جهانی بودن تأثیر رفتار ماسک بر مصرفکنندگان و سرمایهگذاران است. شرکتهایی مانند BYD در چین، که رقیب اصلی تسلا محسوب میشوند، با بهرهگیری از این وضعیت، سهم بازار خود را به سرعت افزایش دادهاند. این کاهش فروش نه تنها بر درآمد فعلی شرکت تأثیر میگذارد، بلکه بر ارزش سهام و اعتماد سرمایهگذاران به آینده تسلا نیز سایه افکنده است. این امر نشاندهنده ریسکهای بالای مرتبط با یک رهبری متمرکز و پرحاشیه است.
این احساس منفی چنان قوی است که محققان هفته گذشته پیشنهاد کردند که ممکن است خریداران به طور کلی از خودروهای الکتریکی دلسرد شوند، حتی اگر تسلا نباشند. این مسئله نه تنها برای تسلا، بلکه برای کل صنعت خودروهای الکتریکی یک تهدید جدی محسوب میشود. زمانی که یک شخصیت برجسته مانند ماسک، که نماد نوآوری در این صنعت است، با این میزان از عدم محبوبیت روبرو میشود، میتواند بر پذیرش فناوریهای جدید توسط عموم تأثیر منفی بگذارد. این پیامد ناخواسته، میتواند مانعی برای گذار جهانی به انرژی پاک و حملونقل پایدار باشد و چالشهای بزرگی را برای دولتها و شرکتهایی که در این مسیر سرمایهگذاری کردهاند، ایجاد کند.
ترامپ و فاصلهگیری از ماسک
بر اساس آخرین نظرسنجی گالوپ، چندین مقام فعلی و سابق دولت ترامپ نیز با کاهش رتبهبندی محبوبیت مواجه شدهاند، از جمله مارکو روبیو، وزیر امور خارجه، و خود رئیسجمهور ترامپ، که صحنه را برای انتخابات میاندورهای پرآشوب سال آینده آماده میکند. این نشان میدهد که ارتباط با ماسک، حتی برای چهرههای سیاسی قدرتمند نیز میتواند هزینهبر باشد. ترامپ به خوبی از این وضعیت آگاه بود و سعی کرد خود را از این سقوط محبوبیت ماسک جدا کند.
ترامپ از آن زمان سعی کرده است خود را از ماسک دور کند، در تلاشی آشکار برای نجات رتبهبندی محبوبیت در حال سقوط خود. ترامپ در ماه ژوئن به خبرنگاران گفت: «من به ایلان فکر نمیکنم. فقط برایش آرزوی موفقیت دارم.» این اظهارات، نشاندهنده یک تغییر استراتژیک در روابط عمومی ترامپ بود تا از پیامدهای منفی همراهی با ماسک در امان بماند. این فاصلهگیری علنی، بیش از پیش به ماسک آسیب زد، زیرا او را در یک موقعیت آسیبپذیرتر از همیشه قرار داد.
این هفته، دولت رئیسجمهور بهطور رسمی برنامهای ناموفق را که شامل درخواست ماسک از هر کارمند فدرال برای خلاصهسازی پنج دستاورد کاری هفتگیشان بود، لغو کرد. این برنامه که به «ایمیل پنج چیز» معروف شده بود، مورد تمسخر و انتقاد گسترده قرار گرفته بود و لغو آن نشاندهنده اعتراف دولت به اشتباه بودن این ایده بود. این اقدام، مهر تأییدی بر بیبرنامگی و ناتوانی ماسک در اجرای مؤثر ایدههایش در سطح دولتی بود و به اعتبار او به عنوان یک مدیر اجرایی ضربه بزرگی وارد کرد.
زخمهای خودخواسته و آینده ماسک
دشوار است که سقوط محبوبیت ماسک را نتیجه اعمال خودش ندانیم. شدت زخمهای خودخواستهای که او به خود وارد کرده، به طرز فزایندهای غیرقابل درک است. تصمیمات بحثبرانگیز، اظهارات تفرقهافکنانه، و تغییرات ناگهانی در مواضع، همگی به این وضعیت کمک کردهاند. ماسک که زمانی به عنوان یک نابغه بینظیر و پیشرو در فناوری شناخته میشد، اکنون با موجی از انتقادات و نگاههای منفی روبروست. این وضعیت نشان میدهد که حتی با ثروت و نفوذ بیحدوحصر، یک فرد نمیتواند از پیامدهای اقدامات و اظهارات خود در فضای عمومی در امان بماند. او به نظر میرسد که عمدا درگیر حواشی شده و این کار به قیمت اعتبارش تمام شده است.
در اواخر ماه مه، این میلیاردر در مهمانی خداحافظی خود در دفتر بیضی شکل با چشم کبود دیده شد – هدیهای نمادین و مناسب، که پایان ماهها هرج و مرج را که برای او گران تمام شده بود، نشان میدهد. این تصویر، نمادی از فرسایش و آسیبهای وارده به چهره عمومی ماسک بود. چشم کبود، به نوعی استعارهای از نبردهای متعدد و شکستهای پیدرپی او در عرصه عمومی بود که نتوانست از آنها بدون جراحت عبور کند. این اتفاق در واقع یک صحنه معنیدار و گویای وضعیت ماسک بود، کسی که به نظر میرسد در حال تجربه نوعی «خودتخریبی» در عرصه عمومی است. این تصویر نه تنها به رسواییها و دعواهایش در محیط کار اشاره دارد، بلکه نشاندهنده از دست دادن نفوذ و اعتبار شخصی اوست.
این روند نزولی در محبوبیت و موفقیتهای تجاری ماسک، سوالاتی جدی را درباره آینده او و امپراتوریهایش مطرح میکند. آیا او قادر خواهد بود این روند را معکوس کند، یا این کاهش محبوبیت، یک نقطه بیبازگشت برای او خواهد بود؟ زمان نشان خواهد داد که آیا ایلان ماسک میتواند از این «زخمهای خودخواسته» بهبود یابد و جایگاه خود را به عنوان یک نوآور محبوب و تحسینشده بازپس گیرد، یا اینکه او به عنوان نمونهای از نبوغی که در دام حواشی و تصمیمات ناسنجیده گرفتار شد، در تاریخ ثبت خواهد شد. برای بسیاری، داستان ماسک یادآور این است که حتی ثروتمندترین و پرنفوذترین افراد نیز نمیتوانند از پاسخگویی در برابر افکار عمومی فرار کنند، خصوصاً زمانی که اقداماتشان به وضوح به کسبوکار و جامعه آسیب میرساند.
منبع: Futurism