«اینترنت طبقاتی»، واژهای که در ماههای اخیر بارها در فضای رسانهای ایران مطرح شده، از دیدگاه ابوالحسن فیروزآبادی، دبیر سابق شورای عالی فضای مجازی، یک مفهوم سیاسی است و نه فنی. او معتقد است که در حوزه اینترنت، چیزی به نام «طبقه» وجود ندارد، چرا که طبقه مفهومی اجتماعی است. این واژه، به گفته فیروزآبادی، توسط گروههای مخالف با هدف القای پیامهای با بار حداکثری و ایجاد خشم عمومی به کار گرفته میشود. نگرانی اصلی او این است که رویکردهایی مانند ارائه اینترنت با محدودیت کمتر به برخی کاربران خاص، نه تنها به حل مشکل فیلترینگ شدید کمک نمیکند، بلکه به نوعی باعث «تثبیت وضعیت موجود و فیلترینگ شدید» در کشور میشود.
بحث محدودیتها در اینترنت و امکان دسترسیهای متفاوت برای اقشار گوناگون، موضوعی قدیمی در شورای عالی فضای مجازی و کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه بوده است. ایده اصلی این طرح، کاهش آسیبهای ناشی از فیلترینگ گسترده بر کسبوکارها، جامعه عمومی و رسانهها بود. با این حال، فیروزآبادی تأکید میکند که در شرایطی که شدت فیلترینگ به شکل بیسابقهای بالا است، چنین طرحهایی نمیتوانند به موفقیت دست یابند. او معتقد است که اینگونه اقدامات، بدون کاهش اساسی در سطح فیلترینگ، تنها به عنوان مسکنی موقتی عمل کرده و در بلندمدت وضعیت را بهبود نمیبخشند.
این دیدگاه نشاندهنده تضادی عمیق میان نیازهای جامعه و رویکردهای موجود در زمینه مدیریت اینترنت است. در حالی که اقتصاد دیجیتال و زندگی روزمره مردم به شدت به دسترسی آزاد و بدون اختلال به اینترنت وابسته است، اعمال محدودیتهای فراگیر، چالشهای بیشماری را ایجاد کرده است. راهکارهای جزئی، مانند اینترنت تفکیکشده، در این فضای متشنج، نه تنها راهگشا نیست، بلکه میتواند به نارضایتیهای بیشتر دامن بزند.
«اینترنت طبقاتی»؛ واژهای سیاسی یا راهکاری عملی؟
همانطور که فیروزآبادی توضیح میدهد، «اینترنت طبقاتی» از لحاظ فنی بیمعنی است. مفهوم طبقه به ساختار اجتماعی و اقتصادی جامعه اشاره دارد و آن را نمیتوان به نحوه دسترسی به یک زیرساخت فنی مانند اینترنت تعمیم داد. مخالفان این طرح با استفاده از این واژه، قصد دارند نوعی نابرابری و تبعیض را در ذهن مخاطب ایجاد کنند تا مقاومت در برابر آن افزایش یابد. این واژهسازی، ابزاری سیاسی برای بیان اعتراض به وضعیتی است که در آن، دسترسی آزاد به اطلاعات و خدمات آنلاین برای همه شهروندان سلب شده است.
طرح ارائه اینترنت با محدودیت کمتر، که در دولت سیزدهم مطرح شد، با این هدف آغاز شد که کسبوکارها، دانشجویان، حوزههای علمیه و سایر اقشار تخصصی بتوانند به اینترنتی متناسب با نیازهای کاری خود دسترسی داشته باشند. این ایده، اگرچه در ظاهر منطقی به نظر میرسد، اما در بستر فیلترینگ شدید کنونی، ناکارآمد خواهد بود. فیلترینگ گسترده، به گونهای که بسیاری از پلتفرمهای حیاتی برای کسبوکارها و ارتباطات جهانی را مسدود کرده است، از ریشه به اقتصاد دیجیتال و فعالیتهای علمی و فرهنگی آسیب میرساند. لذا، یک راهحل موقت و بخشی، نمیتواند معضل کلی را حل کند.
تصور کنید یک پزشک برای دسترسی به مقالات علمی مرتبط با بیماریهای خاص نیاز به اینترنت آزاد دارد، اما باید برای دسترسی به آن، وارد یک «طبقه» خاص از کاربران شود. این رویکرد، به جای باز کردن فضای کلی اینترنت، تنها به «سهمیهبندی» دسترسیهای محدود موجود منجر میشود و این خود به معنای پذیرش و تثبیت وضعیت فیلترینگ است. فیروزآبادی با این دستهبندیها مخالف است، چرا که اعتقاد دارد این اقدامات به جای رفع مشکل، تنها آن را دائمی میکنند و راه را بر بهبود واقعی وضعیت میبندند.
تناقض در رویکردها: تثبیت فیلترینگ در پوشش تسهیل دسترسی
دبیر سابق شورای عالی فضای مجازی به صراحت بیان میکند که با دستهبندی کاربران برای دسترسیهای متفاوت به اینترنت مخالف است. از نظر او، این ایده تنها در صورتی میتواند موفق باشد که اینترنت کشور تا این حد فیلتر نشده باشد. در حال حاضر، حجم وسیعی از محتوا و سرویسهای جهانی برای کاربران ایرانی مسدود است و ارائه «اینترنت طبقاتی» در چنین شرایطی، به جای کاهش محدودیتها، آنها را به رسمیت میشناسد و پایههای فیلترینگ شدید را مستحکمتر میکند.
فیروزآبادی مثالهایی ملموس برای ضرورت دسترسی آزاد به اینترنت ارائه میدهد؛ از جمله سایتهای پزشکی که به مباحث حساس میپردازند و باید برای متخصصان قابل دسترسی باشند، یا وبسایتهایی با محتوای سیاسی خاص که پژوهشگران علوم سیاسی برای تحلیل و بررسی به آنها نیاز دارند. حتی سایتهای خبری جعلی که خبرنگاران برای تشخیص صحت اخبار و مقابله با اطلاعات نادرست باید به آنها دسترسی داشته باشند، نمونههایی از نیازهای متنوعی هستند که با فیلترینگ گسترده، نادیده گرفته میشوند. این موارد نشان میدهند که فیلترینگ، حتی با ایده دسترسیهای محدود، همچنان مانع بزرگی برای فعالیتهای تخصصی و علمی است.
جنجال اخیر پیرامون «اینترنت طبقاتی» از نظر فیروزآبادی، نتیجه مستقیم شرایط فعلی و فیلترینگ بیسابقه است. او تاکید میکند که اجرای چنین طرحهایی در وضعیت کنونی، محکوم به شکست است. راه حل واقعی، کاهش شدت فیلترینگ و باز کردن فضای مجازی برای همه کاربران است. تنها در این صورت است که میتوان به بهبود واقعی در کیفیت و دسترسی اینترنت امیدوار بود و از پیامدهای منفی اقتصادی و اجتماعی فیلترینگ کاست.
وعدههای انتخاباتی و واقعیت فیلترینگ: آیا تغییری در راه است؟
موضوع کمیته تسهیل کسبوکارهای اقتصاد دیجیتال و مصوبات آن، ریشه در دولت سیزدهم دارد. در آن زمان، این نگرانی وجود داشت که فیلترینگ شدید، خسارات جبرانناپذیری به کسبوکارهای آنلاین و سایر بخشهای جامعه وارد کرده است. بنابراین، طرحهایی برای کاهش این مشکلات مطرح شد. اما همانطور که فیروزآبادی اشاره میکند، به دلیل گستردگی فیلترینگ، این طرحها نتوانستند به نتایج مطلوب دست یابند و وضعیت را به طور محسوسی بهبود بخشند.
رابطه این مصوبات با شعارهای انتخاباتی رئیسجمهور جدید، آقای پزشکیان، نیز قابل تأمل است. پزشکیان در کمپینهای انتخاباتی خود وعده داده بود که اینترنت را برای همه باز خواهد کرد. اگرچه طرح اینترنت با محدودیت کمتر ممکن است در نگاه اول به این دیدگاه نزدیک به نظر برسد، اما تفاوت اساسی این است که وعده رئیسجمهور، گشایش کلی و عمومی اینترنت برای همه شهروندان است، نه فقط دسترسیهای ویژه و محدود برای گروههای خاص. تحقق این وعده نیازمند یک تغییر بنیادین در سیاستهای فعلی است.
جامعه منتظر اجرای وعدههای رئیسجمهور منتخب است و هرگونه اقدام جزئی که منجر به تثبیت وضعیت فعلی فیلترینگ شود، ممکن است با نارضایتی عمومی مواجه گردد. اصل این است که دسترسی به اینترنت باید یک حق برای همه شهروندان باشد، نه یک امتیاز برای اقشار خاص. بنابراین، مسیر پیش رو برای دولت جدید، مسیری دشوار است که نیازمند تصمیمگیریهای شجاعانه و اقدامات قاطع برای رفع محدودیتهای موجود است.
اینترنت در زمان صلح: بازگشت به حالت عادی ضروری است
فیروزآبادی با اشاره به شرایط جنگی، تفاوت قائل میشود میان محدودیتهای موقت و ضروری در زمان بحران و وضعیت عادی کشور. او میگوید که در شرایط جنگی، ممکن است ارتباطات و اینترنت برای مدت کوتاهی قطع یا محدود شود، اما این وضعیت ویژه و گذرا است. این شرایط با وضعیت فعلی ایران، که در حالت صلح به سر میبرد، تفاوت اساسی دارد. در زمان صلح، تمامی امور باید به حالت عادی بازگردد و اینترنت نیز از این قاعده مستثنی نیست.
همانگونه که مردم به کار و زندگی عادی خود ادامه میدهند، فضای مجازی نیز باید برای آنها قابل استفاده باشد. فیلترینگ شدید که در حال حاضر اعمال میشود، نه تنها زندگی عادی مردم را مختل کرده، بلکه به اقتصاد، آموزش و ارتباطات بینالمللی نیز آسیب رسانده است. رئیسجمهور نیز پیشتر به این موضوع اعتراض کرده و وعده باز شدن فضا را داده بودند. اکنون زمان آن فرا رسیده است که دولت به این وعده عمل کرده و گامهای مؤثری در جهت کاهش فیلترینگ بردارد.
بازگرداندن اینترنت به حالت عادی، نه تنها به نفع مردم و کسبوکارها است، بلکه به ارتقای جایگاه بینالمللی کشور در حوزه فناوری نیز کمک میکند. عدم دسترسی به اینترنت آزاد، مانع بزرگی برای پیشرفت و توسعه در بسیاری از حوزهها است. بنابراین، تلاش برای رفع فیلترینگ، یک ضرورت ملی است که باید در اولویت برنامههای دولت قرار گیرد تا ایران نیز بتواند از ظرفیتهای کامل فضای مجازی بهرهمند شود و زندگی دیجیتالی شهروندان بهبود یابد.
منبع: دیجیاتو